اساطیر مصر

اسطوره‌شناسی مصر، با ارجاعات بسیار پدیده‌های طبیعی و خدایان طبیعت، بافت جغرافیایی و اجتماعی ویژه مصر را بازتاب می‌دهد و وابستگی کامل آن سرزمین را، به نیروهای دوگانه حیات‌بخش، یعنی رود نیل و گرمای خورشید، مشخص می‌سازد. دره نیل که از تهاجمات و نفوذ تأثیرات بیگانه به دور مانده بود، در طول دوره سازنده تاریخ مصر، به تمدن یگانه‌ای حیات بخشید. اسطوره‌های مصری در جامعه‌ای با تضادهای بسیار پدید آمد و پیوسته، یادآور مفهوم مرگ و حیات به مصریان بود.

رود نیل با مسیر پرپیچ و تاب خود از دره باریکی در مصر علیا به دلتا می‌رسد و سرانجام وارد دریای مدیترانه می‌شود. قلت بارش باران در مصر، موجب وابستگی آن سرزمین به طغیان سالانه رود نیل بود. این رود، از آفریقای مرکزی سرچشمه می‌گیرد و طغیان آن، موجب افزایش حجم آب و شستن ساحل و پوشاندن آن، با رسوبات غنی از گل سیاه می‌شود. توجه جدی به امر آبیاری موجب آن شد که مصریان به سرعت به کار کشاورزی در دو سوی نیل، که زمینی سرسبز و حاصلخیز بود، دست یابند، زیرا نیل، حامی حیوانات و محصولات است که اگر این رود نمی‌بود، مصر به صورت صحرایی متروک درمی‌آمد. مجاورت زمین حاصلخیز و صحرا، این تأثیر را بر اندیشه ساکنان کهن بر جای نهاد که یک هم‌جواری میان حیات و مرگ، نیز درست به همین شکل صورت می‌گیرد و هم‌چنان که زمین هر ساله می‌میرد و دوباره زنده می‌شود، پدیده مرگ و زندگی برای انسان‌ها نیز، از چنین کیفیتی برخوردار است.

ایزیسبالغ بر ۳۰۰۰ سال است که در تمدن مصر، مفاهیم اصولی، قوانین سیاسی، دین و گونه‌های مختلف هنری آنان، تقریباً بدون تغییر، برجای مانده است. اگرچه گاهی، تحولاتی با درجات مختلف، در ادوار تاریخی آنان به چشم می‌خورد، ولی مهم‌ترین عصر تاریخی مصر، دوره سلطنت کهن، میانه و جدید است و میان این دوره‌ها، دو دوره دیگر نیز وجود دارد که با نام‌های دوره میانه اول و دوم شناخته می‌شود ـ یعنی زمان اضمحلال داخلی و تهاجمات خارجی. بعد از عصر پادشاهی جدید، مصر وارد دوره‌ای با زوال تدریجی شد که با تسخیر مصر توسط آشوریان، ایرانیان، یونانیان و رومی‌ها مشخص می‌گردد. تاریخ مصر به سلسله‌هایی تقسیم می‌شود، یعنی ترتیبی که توسط تاریخ‌نویسان کهن به کار گرفته شده است و امروزه نیز این تقسیم‌بندی، مناسب به نظر می‌رسد. هر سلسله، به مفهوم خانواده‌ای متشکل از چندین فرمانرواست.

دین، ریشه در توسعه تاریخی کشور داشت. در اصل مصر، از چند قبیله مجزا، با خدایان محلی خود، تشکیل شد و به محض تلفیق قبیله‌ها از لحاظ سیاسی، خدایان آن‌ها نیز با یکدیگر ادغام شدند. و هنگامی که در حدود ۳۱۰۰ پیش از میلاد، وحدت نهای صورت گرفت، خدایان بومی هم‌زمان، در شمال و جنوب به تدریج، در معبد خدایان به یکدیگر پیوستند. این تلفیق درباره خدایان کیهانی نیز، که شاید از نقاط دیگر مصر آمده بودند، رخ داد. خدایان کیهانی را، به سبب عدم صورت‌های جانوری و بت‌های پرستشی در باورهایشان، و نیز فاصله آن‌ها از زندگی انسانی، به راحتی می‌توان تشخیص داد. مصریان به ظاهر، خدایان بسیاری را که غالباً دارای ویژگی‌های ضد و نقیض بودند، ستایش می‌کردند اما پرستندگان خدایان منفرد، عادتاً، فقط خدای بومی خود و نیز خدایان مرتبط با وی را، پرستش می‌کردند.

منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایره‌المعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمه‌ی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷

You might also like
3 Comments
  1. علیرضا says

    سلام ممنون از مطالب مفیدتون فقط یه چیزی این عکس بالا مربوط به ایسیس نیست نفتیس هست.

    1. سلام. فکر نمی کنم حق با شما باشد:
      http://en.wikipedia.org/wiki/Isis

Leave A Reply

Your email address will not be published.