جزیره‌ی آفرینش

علاوه بر نقش معبد به عنوان مکانی جهت حفاظت از تندیس خدا و نیز به عنوان مرکزی جهت پرستش و جایی برای دسترسی به خدا بود، هر معبد، از دیدگاه اسطوره‌شناسی و معماری، به مثابه بازآفرینی سنگِ جزیره آفرینش تلقی می‌شد، یعنی جایی که نخستین خدا فرود آمده و سرپناهی نئین به وی داده شده بود. بر اساس اسطوره‌ها، قبل از آفرینش کیهان، هرج و مرج آغازین وجود داشت. آب سطح زمین را پوشانده بود، تاریکی غلبه داشت و خدایی در کار نبود. سپس، از میان آب‌ها، جزیره‌ای گِلین ظاهر شد و در این‌جا، نخستین ضریح مقدس هویدا گشت. نیمه ـ خدایان که از تاریکی ناشی شدند، قطعه‌ای از نی که آب‌ها آن را تطهیر کرده بودند، به ساحل جزیره جدید آوردند. آن‌ها آن را نزدیک لبه آب برپا داشتند. جزیره به زودی، با ورود شاهین الهی که بر این نی نشست، تقدیس شد. برای محافظت از این خدا، دیواری در اطراف نی ساخته شد، و در نتیجه، نخستین ضریح پدید آمد. به تدریج آب‌ها فروکش کردند و سطح بیشتری از جزیره آفرینش نمایان گشت.

گل لوتوس

سرانجام، در هر سوی ضریح اصلی اتاق‌های اضافی تعبیه شد و تالارها و اتاق‌هایی در بخش پیشین ضریح فراهم آمد. جایگاه ضریح اصلی، یعنی جای فرود آمدن پرنده مقدس برنِیْ در سطحی بالاتر از سطح اتاق‌ها و تالارها قرار داشت. هر معبد به مثابه جزیره‌ای به شمار می‌رفت و جایی بود که حیات از آن نشأت گرفته بود و به عنوان مرکز اصلی آفرینش تلقی می‌شد. چیدمان حیاط‌ها و اتاق‌ها در معبد رو به سوی بالا و به طرف ضریح در پشت بنا و بر اساس شیوه معماری در شیب تندی قرار داشتند. ستون‌های با روش‌های معماری به شکل پاپیروس و لوتوس درآمدند و سقف‌ها منقش به نمادهای ستاره‌ای شد و صورت‌های گیاهی منقوش بر سنگ و بر شالوده دیوارها، از پایین‌ترین سطوح تا به بالا، کار شده بودند و نشانگر صورت‌هایی از طبیعت و نیز نمایانگر چگونگی استقرار جزیره گلین، به عنوان نخستین ضریح به شمار می‌رفتند. همان ویژگی‌های اصلی، در طول سه هزار سال باقی ماند، یعنی تا زمانی که ضریح‌های نئین جای خود را به معابد ساخته شده از سنگ دادند.

نخستین گونه ضریح‌ها، به صورت آلونک و از جنس نی و بوریا بود و در درون آن، تندیس خدا قرار داشت. آلونک، سرپناه ساده‌ای برای تندیس پرستشی به شمار می‌رفت. در روزگار سلسله سوّم، ساخت بناهای یادمانی سنگی آغاز شد و همه طرح‌ها و نقوش به کار رفته در ساخت و سازهای نئین و آجری اولیه، اینک بر سنگ انتقال یافت. در طی زمان، دو گونه معبد ایجاد گردید (به غیر از معبد خورشید که بر اساس باورهای دیگری برپا می‌شد). در معبد پرستشی، نیایش و شعایری، جهت پرستش تندیس خدا صورت می‌پذیرفت. در معبد تدفینی، علاوه بر پرستش خدا، برای شاه متوفا نیز، شعائری انجام می‌گرفت. در عصر سلطنت جدید، با آن که ستون‌های بی‌شمار پرستشگاه‌ها تکامل یافتند، ‌ولی آن‌ها هنوز، چیدمان اصلی معماری و برخی جنبه‌های کهن را در خود حفظ کردند. کامل‌ترین نمونه‌هایی از این دست، هنوز عملاً سالم مانده و به عصر یونانی ـ رومی باز می‌گردند.

منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷،ص۱۴۰

You might also like

Leave A Reply

Your email address will not be published.