نیروهای خیر و شر پیوسته دست اندرکارند تا به مردم سود و زیان برسانند. اگر کسی بیاندازه مهربان و یاریرسان و بخشنده باشد، سواهیلیها به او لقب ملائیکا (فرشته) میدهند. والدین و فرزندان پیوسته میبایستی، یاریگر یکدیگر باشند، زیرا والدین، و پدربزرگ و مادربزرگ هرگز نمیمیرند و نمیروند، برعکس، روانهای آنان، به صورتی زنده در کنار عزیزان خود باقی میمانند و از صمیم دل، در نیازها و سختیها به آنان کمک میرسانند. برخی ارواح، نسبت به بعضی دیگر، نیرومندترند، اما همه آنان توانایی جادو کردن دارند. زولوها میگویند که مردی که شخصیتی والا دارد، بهسان یک رهبر واجد اهمیت است و سایهای بلند، به مفهوم قدرت بسیار دارد و بعد از مرگ وی، برایش مراسمی ویژه یعنی اوکوبوی ایسا، انجام میگیرد تا روح او را، به کرائال یا محوطه بازگردانند، تا آنان کمک به خانواده خویش را ادامه بدهند و اگر بازماندگان، مراسم درست را، در زمانی معین، اجرا ننمایند، روح اجداد ممکن است، از فقدان احترام، ناراحت شوند و از حفاظت خود دست بردارند و یکی از فرزندان یا نوهها بیمار شوند تا غیبگو بیاید و بگوید که «پدربزرگ پدری تو خشمگین است زیرا، مراسم سالانه قربانی خروس را جهت وی، انجام ندادهای.» هنگامی که مراسم به صورتی شایسته انجام میپذیرد، باور میشود که روح رنجیده مهربان میگردد و با ترحم، طفل را درمان میکند. این یکی از چند نمونه مسائلی است که به توسط حضور روح در اطراف خانه ایجاد میشود.
به طور کلی، روح مردگان در زیرزمین و در دنیایی مشابه دنیای ما، زندگی میکنند که در آنجا، خدای مرگ فرمان میراند. از راه یک غار، یا یک آبگیر میتوان بدان جا، راه یافت که این امر، با احتیاط ویژه و مراسم خاص انجام میگیرد. اما بسیاری از ارواح مردگان، بر روی زمین، پرسه میزنند، و ممکن است در حال انجام وظیفه، یا رساندن پیامی به کسی، یا در اندیشه گرفتن انتقام از شروری به خاطر کار زشتش باشند. برخی از آنان، ممکن است به هنگام بازگشت، صورت حیوانی به خود بگیرند و بعضی دیگر، به شکل موجودات زنده، ظاهر شوند.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷
مرسی