ریشۀ واژۀ دَلقک
نام دلقک به صورت دَل-غَک به معنی کوتولوی مُضحک ناز کننده است:
اجزاء این نام در لغت نامه دهخدا ذکر شده است. ولی به نظر می رسد در آن خود نام دلقک به سهو معرب تلخک دانسته شده است:
دل . [ دَل ل ] (ع مص) ناز کردن. (تاج المصادر بیهقی ) (دهار).
غک . [غ َ / غ ُ] ۞ (ص ) شخصی را گویند که قد کوتاهی داشته باشد و به این قد و بالا بسیار فربه و بی اندام و مضحک هم باشد.
نظر به لفظ دزفولی دل=لرزیدن احتمال دارد جزء دل هم از زبانهای ایرانی به عربی رفته است. بعید است دل-غک کلمه ای نیمه عربی و نیمه ایرانی باشد. واژۀ سنسکریتی تاله= رقص نیز گواه آن است. بنابراین صورت تلخک (تلغک) آن هم درست بوده است.
با درود فراوان
شاید جالب باشد بدانید در لرستان مردمانی با نژادی دیگرگونه از مردم لر به نام لوطی از گذشته به طور ویژه به کارهای مطربی و خنیاگری و همچنین نجاری و خراطی و دلاکی و ختنهگری میپرداختند. این کارها در هر خانوادهای از لوطیها تخصصی دنبال میشده. (امروزه خبری از دلاکی و نجاری نیست) قشری از این مردمان مشهورند به «دلی» (دل+ی نسبیت) کسی که شوخی و طنازی و مسخرگی میداند و «دلیگری» به معنای طنازی و شوخی و ظریف گویی و مضحکه سازی است. این افراد الزاما بایستی در بداهه گویی به زبان شعر و نظم مهارت داشته و در طنزپردازی و حاضرجوابی با شعر توانا باشند. دلیها را مانند دلقکها برای گرم کردن مراسم شادی عروسی و ختنهسوران و مهمانیها خبر کرده و انعام (شاباش) و دستمزد میدادند. دلی با دیدن هر اتفاق و کنش و واکنشی از حاضران و شنیدن هر سخنی بلافاصله به زبان طنز و گاهی رقص و حرکات و اجراهای خندهدار شروع به سرودن اشعار طنزآمیز و نکات ظریف و نغزگویی میکرد امروزه این افراد بسیار کمشمار و رو به فراموشیاند. من شخصاً مهارت بدیههسرایی دلی پیری که هممحلهمان است دیدهام و باید بگویم داشتن همزمان مهارت در طنزپردازی و ظریفی و شاعری بالبدیهه او تحسین برانگیز بود.