ریشهٔ ارغند و ارغنده (خشمگین)
احمد رضا قائم مقامی استاد دانشگاه تهران بدون بررسی عمیق می گوید: “۲۷. ارغند و ارغنده هیچ یک اصالت ندارند و لغت نیستند.”
ولی نظر به واژهٔ اوستایی اِرِغَنت ([بوی] بیزاری انگیز) و arg زبانهای ژرمن یعنی خشمگین این واژه ها اصالت دارند و در لغت نامهٔ دهخدا اسناد آن آمده اند:
ارغند. [اَ غ َ] (ص) (از کلمه ٔ اوستائی اِرِغَنت و پهلوی اَرگَند) خشمگین. (برهان) (جهانگیری). غضبناک. (جهانگیری). قهرآلود. (آنندراج). || دلیر. شجاع. خصم افکن. (برهان) (سروری). دلیر خصم افکن. (اوبهی). || حریص. (جهانگیری) (شعوری). خداوند شره. (جهانگیری). || مستی را گویند که طالب و حریص شراب باشد. (آنندراج). صفت ارغنت در اوستا برای دوزخ آورده شده چنانکه در خردادیشت بند ۷ و زامیادیشت بند ۴۴ و جز آن و آن را می توان به معنی زشت و تیره و مکروه دانست و نیز این کلمه در اوستا صفتی است برای مخشی (مگس) که در این مورد هم به معنی خشمگین و غضبناک است. و اینکه در فرهنگهای فارسی به معنی دلیر و شجاع نوشته اند از لحاظ فقه اللغه درست نیست. (فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ج ۱ صص ۱۹۸-۱۹۹). دهارله درفرهنگ پهلوی خویش ارکند پهلوی را به معنی هول، سهمناک، سهمگین و موحش آورده است. رجوع به ارغنده شود.