مطابقت وهجرگا/ویتی ریسا با رؤسای اوّل پادشاه اورارتویی
یکی از گاوهای اساطیر ایرانی، گاو وهجرگا (vahjargā) است. داستان وهجرگا چنین است: فرِّ فریدون در ریشهی نیی در کنار دریای «وئوروکش» روییده بود. وهجرگا برای انتقال فر به نسل خود، دست به نیرنگی زد. او مدت سه سال ماده گاوی را بر آن داشت که آبی را که از ساقهی نی تراوش میکرد بنوشد. بر اثر این نیرنگ، فر فریدون به بدن گاو داخل شد (مقایسه کنید با شیوهی انتقال فرّ از راه گیاهی مقدس به گاو و از شیر گاو به پدر زرتشت؛ یعنی پوروشسپ و از نطفهی وی به رحم دغدو مادر زرتشت و زاییده شدن زرتشت با آن فر (جلد دوم، تاریخ مطالعات دینهای ایرانی، زرتشت نامه). وهجرگا شیر گاو را به پسر خود خورانید ولی با تمام کوششهایی که در این باره کرد نتیجه نگرفت و فرّ به دخترش فرانگ رسید. وهجرگا چون از این حال آگاه شد کوشید تا با دخترش آمیزش کند. اما فرانک از او گریخت و نذر کرد که نخستین پسر خود را به او اوشبام دهد. اوشبام او را از چنگ پدر رهایی بخشید و فرانک نیز نخستین پسر خود را بدو داد و او کی اَپیوه بود.
در این اسطوره نام وهجرگا (دارای گلهٔ خوب) یا همان ویتی ریسا (دارای گاو خوب) مطابق رؤسای اوّل پادشاه اورارتویی است که حامی دیاکو (کیقباد/اوشبام، دارای هوش درخشان) بوده است و دیاکو، پسر خویش اوپیته (اپیوهٔ اوستا) را پیش وی به گروگان فرستاده بود. بعد از تبعید شدن دیاکو توسط سارگون دوم آشوری به هامات سوریه، در سال ٧١۵ پیش از میلاد، اوپیته (اپیوه) با چهار پسرش از اورارتو به ماد برگشت و ابتدا در ناحیهٔ میانه سکنی گرفت چون آنجا نا امن شد به ناحیهٔ کارکاشی (کاشان) رفت.