اتیمولوژی واژۀ چَمن
ریشۀ واژۀ چَمن (محل گذرگاهی و محل چراگاهی) بدین صورت خود نه در اوستایی و نه در پهلوی و نه در سنسکریت دیده نمیشود. از اینجا می توان حدس زد که آن علی القاعده تلخیص واژۀ مرکب اوستایی چَر (گذر و چریدن)- مان (پایگاه) است که هم به معنی محل گذر و هم به معنی محل چراگاهی است و حرف ساکن «ر» علی الاصول در وسط آن ساقط شده است.
चरति{चर्} verb charati[char] walk
मान n. mAna base
چمن. [ چ َ م َ ] (اِ) ۞ راه باشد میان بوستان و باغ. (فرهنگ اسدی چ اقبال ص ۳۶۱).
چمن به معنی باغ و بستان و گلزار باشد. (برهان) (از ناظم الاطباء). مطلق جایی که در آن انواع درخت یا بوته یا گل کاشته باشند. || زمین سبز و خرم را نیز گویند. (برهان). زمین سبز و مرغزار. (انجمن آرا). زمین سبز و خرم و مرغزار. (ناظم الاطباء).