بسیاری از اسطورهها شرح نمودهای طبیعت است.در اساطیر ژاپن خوشید و ماه برادر و خواهر و ساکن سرزمین آسمانی و دیاری هستند که به گونهای شگفتانگیز همانند ژاپن است. در این اسطوره ها خورشید و ماه یکی پس از دیگری بر آسمان نمایان میشوند و پدیدآورندهی شب و روزند.خدابانوی خورشید آماتراسو نام دارد و دودمان امپراتوری ژاپن خود را از تبار او می دانند. افسانههای مربوط به خورشید بسیار و مشهورترین آنها افسانهای است که از نهان شدن آماتراسو سخن میگوید. میگویند سوسانو، خدای توفان، برادر خورشید و ماه و به تناسب کار خود خدایی تندخو بود که رفتار او همیشه خواهر را آزار میداد. چنین بود تا سوسانو برای دلجویی خواهر و جبران تندخوییهای پیشین، به دیدار آماتراسو شتافت. در این دیدار سوسانو کار را خرابتر کرد و با رها کردن کرّه اسبهای ابلق خویش در مزارع برنج آماتراسو این مزارع را نابود کرد. آماتراسو خشمگین از برادر خود چهره نهان کرد و به تلافی کارهای سوسانو در غاری پنهان شد و همهی جهان در تاریکی فرو رفت. پس خدابانوای همراه گروهی از خدایان کهتر و خدابانوان به چارهجویی پرداختند.خدایان [با یاری آهنگران آسمان] آینهای بزرگ از پولاد ساختند و آینه را بر درختی رو در روی مدخل غار ،نهانگاه آماتراسو آویختند.بزمی بزرگ در برابر غار فراهم شد و خدایان به رقص و پایکوبی پرداختند. آماتراسو با شنیدن هیابانگ شادی و برای ارضای حسّ کنجکاوی سر از نهانگاه بیرون آورد و با نمایان شدن چهرهی او در آینه، جهان از تاریکی رهائی یافت.آینهی دستساز آهنگران آسمان نخستین آینهی جهان بود و چنین است که خاندان امپراتوری ژاپن آینه را یکی از نشانهای سلطنتی میدانند.
منبع : اساطیر ژاپن/ژولیت پیگوت/محمد حسین باجلان فرخی
اسطوره میخواهد از اهمیت خورشید و آینهً منعکس آن سخن بگوید. اگر میدانستند که آینه خورشیدی ما همان ماه است؛ دیگر الهه خورشید را در غار پنهان نمی کردند. اسطوره ای دیگر می ساختند. همینقدر دانش هم که در عهد دیرین بدان رسیده بوده اند، قابل تقدیر بوده است.
البته داستان زیادی دراین باره هست. اماتراسو برادر خود را مجبور میکند با یاماتانو اوروچی بجنگد. خدای بادها این مار را شکست میدهد و به سوی خواهر خود میشتابد. درهر حال ممنونم