ریشهشناسی ترجمه واژه Etymology است و بحث بسیار مهمی در دانش زبانشناسی تاریخی برای فهم خاستگاه و چگونگی تغییر صورت و معنای واژه در طی زمان است. زبانشناسان پس از بازسازی زبانهای اولیه مانند هندو اروپایی و خواندن زبان سنسکریت، لاتین و غیره و با استفاده از شیوههای تطبیقی بین زبانها و در نظر گرفتن تحولات آوایی و معنایی
، صورتهای اصیل و اصلی واژهها را از این طریق بازسازی و به ریشههای بسیاری از واژهها دست یافتند. بر این اساس میتوان بسیاری از واژههایی را که امروزه در زبان فارسی به کار میروند با پژوهشهای ریشهشناسی مرتبط کرد و معنای آنها را بهتر دریافت. البته نباید فراموش کرد که دانش ریشهشناسی به تنهایی قادر نیست که بافت فرهنگی و اجتماعی یک واژه را نیز بشناسد و این کار نیاز به پژوهشهای جدیتر و بهرهگیری از علوم دیگر مانند اسطورهشناسی و مطالعات فرهنگی دارد. در اینجا به ریشهشناسی واژه « ایزد» و برخی واژههای مرتبط با آن پرداخته داده شده است
«ایزد» صورت فارسی به معنی « خدا» از yazata- اوستایی « ستوده» است. سی یزته در اوستا برای روزهای ماه به کار رفته است. واژه – yazata صورت ماضی از بن yaz- به معنی «ستودن» ( سنسکریت yajata « ستودنی، نیایش»، هندو اروپایی jag «ستودن») است. این بن فعلی در فارسی باستان به صورت yad- میآید و در نام ماه هفتم نیز به صورت bāgayādi « جشن ستایش بغ»؛ یا در ترکیب āyadana- « معبد، پرستشگاه» به کار رفته است. واژۀ «بغ» نیز که در فارسی باستان به همان معنی «خدا» به کار رفته و اهورا مزدا بغ بزرگ خوانده میشود به تدریج با اصطلاح یزته کنار رفته است. در اوستا ریشۀ فعلی -yaz بسیار پربسامد است و در زمانها و وجوه گوناگون صرف شده است مثلا yazamaide «میستاییم» در وصف ایزدان گوناگون آمده است: می ستاییم میترا؛ تیشتر؛ اهورا مزدا، آب، آتش، سروش و … اسم مصدر این بن yasna « نیایش» است؛ برای نمونه در عبارتی از سروش یسن که در آنجا ایزد سروش ستوده میشود آمده: sraošah ašiiehe yasnem( 6/13) Paitiš mazdaiias « بکوشید ای مزدیسنان ستایش سروش اشی دوست را ». همین صورت در میراث جنبی فارسی باستان در صورت *yasnaka- برگرفته از yasna- نیز دیده شده که به نظر بنونیست از yazna- هم میتواند باشد، در ترکیب دیگری برگرفته از میراث جنبی فارسی باستان صورت yasnamanga«قربانی ستایی» نیز به کارر فته است. واژه manga برگرفته از اوستایی mang « پیشکش یا قربانی» است (هینس ۱۹۷۵:۲۷۳). در فارسی میانه نیز صورتهای yazad «ایزد» وyazdān « یزدان، مینوها» باقی مانده، مانند عبارت Pad nam yazdan « به نام یزدان»، که برخی از متنهای پهلوی مانند یادگار بزرگمهر، درخت آسوریک و خسرو قبادان و ریدک با این عبارت آغاز شده است. نکته درخور توجه این عبارت صورت جمع واژه یزدان در معنای مفرد است که تاکنون دلیل آن بررسی و تفسیر نشده است.
برخی واژههای همریشه و مربوط
از واژههای همریشه با ایزد، یسن و یشت اوستایی است که نام بخشهایی از کتاب اوستا به معنی «پرستش و ستایش» است . یشتها سرودهایی هستند که معمولا به ستایش خدایان قدیم ایرانی مانند مهر، ناهید و تیشتر اختصاص دارند. یسنها یا سرودهای دینی برای مراسم قربانی مزدیسنی، امروز هم هنوز از آغاز تا پایان، هنگام نماز اصلی پارسیان خوانده میشود. مانند یسن ۵۲ در ستایش اشه (راستی). دیگر واژه مرکب مزدیسنیmazda-yasna « ستایش مزدا، پیرو آیین مزدیسنی» است، که این صورت در فارسی معاصر باقی مانده است .
درفارسی ارتباط ریشهشناسی ایزد با واژه جشن ( در فارسی میانه صورت yašta نیز jašn «جشن گرفتن»)، و نام شهر یزد بر جا مانده است.
منابع
تفضلی، احمد، ۱۳۷۶، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، تهران، سخن
سروشیسن: بررسی متن اوستایی، یسن پنجاه و هفت از محمد تقی راشد محصل، تهران: پژوهشگاه علوم انسانس و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۲.
نیبرگ، هنریک ساموئل، ۱۳۸۲، دینهای ایران باستان، ترجمه سیفالدین نجمآبادی ، کرمان دانشگاه شهید بهشتی باهنر کرمان.
Abaev V.I.( 1958-1995) Istorika- etimologicheski slovar’ osetinskogo yazyka, I-V Moskva-
Leningrad.
Baily H.W(1979) Dictionary of Khotan Saka, Cambridge.
Bartholomae Chr. (1940) Altiranisches Wörterbuch, Strassburg.
Hinz Walter ( 1975) Altiranischenes Sprachgut der Nebenüberlieferrungen, Harrassowitz Wiesbaden.
Kent R.G.( 1953) Old Persian ( Gerammar-Texts-Lexicon), New Haven.
Mackenzie D.N.( 1971) A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford.
Nyberg H.S ( 1969-1974) A manual of Pahlavi, I-II, Wiesbaden
تحقیقی از مهرنوش عسگری
دانش لغت زبانهای ایرانی به کمال خود نرسیده است بلکه نیاز به کاوش فراوان دارد. در سانسکریت برای معادل یزت (ایزد) واژه ای به شکل یسهس.ه وجود دارد که به معنی درخشان و با شکوه است و مفهوم منطقی تری از مفهوم مغ پرستانه پرستش شده دارد. لابد مغها به نفع منافع مادی خویش مصادره به مطلوبهای این چنینی کم به عمل نیاورده اند.
من اگه بخوام بدونم اسمم یه یوناایی چی میشه از کجا باید بفهمم؟
فرهنگ لغت معین یا دهخدا بکار بگیر شهرزاد جان