درباره “بررسی نظام فکری و اخلاق جمعی ملل در اسطوره ها
چکیده،پیشگفتار و پیشینه ی تحقیق
چگونگی خدایان و میزان قدرت آنها برای شناخت مردمان بسیار مهم است. امّا مهمتر از آن نقش این خدایان در زندگی روزمرّه و رابطهی انسان با آفریدگارش است. در این بخشها از سرودههای زرتشت عشق پاک انسان به خدا کاملاً مشخّص است.
«ای جویندگان دانش،
اینک برای شما،
این آموزشها و سخنان ناشنوده را،
آشکار میسازم.
بی گمان، این سخنان،
برای کسانی که با آموزش دروغ،
جهان راستی را
به تباهی میکشانند، ناگوار
و برای دلدادگان مزدا بهترین است. »[۱]
«آموزشهایی که اهورامزدای نیکی آفرین،
در پرتو راستی،
به مردم دانا میآموزد،
بهترین آموزشهاست.
با این آموزشهاست که،
پاکان و دانایان و آموزگاران راه ویدایی[عرفانی]،
در پرتو خرد و اندیشه پاک،
دلباختهی تو و سر سپردهی تو میگردند. »[۲]
این عشق را در بخشهای متأخّر اوستا نیز میتوان یافت که انسانها پس از مبارزهی با شر در کنار خدایان ، با خداوند و محبوب خود یعنی اهورامزدا یگانه میشوند. این عشق به قدری عمیق است که هر چیزی را که منسوب به اهورامزدا باشد نیز در بر میگیرد«گرچه جهانی که انسان در آن زندگی میکند از یورشهای شر آلوده شد، امّا همین جهان بدان دلیل که خدا پدر و مادر اوست، نیکوست و انکار این نکته یکی از گناهان بزرگ آیین زرتشتی است. »[۳]البته این عشق، دو سویه و نسبت به همهی خدایان است که آثار آن را در سرتاسر یشتها میتوان دید.
قربانی کردن یا کاربرد درست یک مراسم آیینی ارزش و نیرویی در خود و از خود دارد. این کار برای جلب نظر ، سپاسگزاری و طلب بخشش از خدایان است. مراد از این کار نزدیک شدن خدا به انسان و انسان به خداست. اعمال آیینی خاستگاه بهشتی دارند و به همین دلیل جهان ایزدی و انسانی را متّحد میکنند. این کار هرگز برای لذّت بردن و یا قدرتمند شدن خدایان نیست. این گونه نیّتها که در بعضی کشورها مشاهده میشود، دور از شأن خدایان ایرانی است. برای مثال آناهیتا و وایو فدیههای بزرگ اژی دهاکه را که برای دستیابی به قدرت به آنها عرضه داشته بود، نادیده گرفته، تمنّاهای وی را تحقیر میکنند. زیرا او با “اندیشهی پاک” به خدایان فدیه نداده بود[۴].
جایگاه عقل در آفرینش انسان و وظیفههایی که اهورامزدا پس از آفرینش برای او تعیین می کند در سخنان اهورامزدا قابل توجّه است:«هرمزد به مشی و مشیانه[نخستین مرد و زن] گفت که”مردماید، پدر و مادر جهاناید. شما را با برترین عقل سلیم آفریدم، جریان کارها را به عقل سلیم به انجام رسانید، اندیشهی نیک اندیشید، گفتار نیک گویید، کردار نیک ورزید، دیوان را مستایید”»[۵] پس او انسانها را سهواً ، برای بازی ، لذّت و سرگرمی نمیآفریند بلکه هدف او گسترش نیکی در جهان است. چنان که خواهیم دید در برخی کشورها علّتهای بالا را برای آفرینش انسان ذکر میکنند.
[۱] گاتها، گزارش دکتر حسین وحیدی، یسنا۳۱ فقرهی۱
[۲] همان، یسنا۴۸ فقرهی۳
[۳] شناخت اساطیر ایران، ص۱۸۸
[۴] همان، ص۱۵۴
[۵] همان، ص۱۸۴