درباره “بررسی نظام فکری و اخلاق جمعی ملل در اسطوره ها
چکیده،پیشگفتار و پیشینه ی تحقیق
ایرانیان باستان ، که پیرو آیین زرتشتی بودند، به شدّت با رها کردن دنیا، تنبلی و سستی مبارزه میکردند و این رفتارها را مذموم میپنداشتند. «این آیین بر خلاف بسیاری از مکاتب اندیشه گرای هندو در بر دارندهی اخلاق عملی است… مختار بودن هرکس بخش بنیادین از دین زرتشتی است… اعتقاد به سرنوشت مقدّر و آن چه در آیین زروان مورد توجّه است، در اخلاق زرتشتی ناپسند است»[۱]تن زندان روح و خاستگاه گناه نیست و سرانجام مادّه و روح به وحدت آرمانی دست مییابند . زهد و کناره گیری از جهان گناه است و وظیفهی مردمان افزایش آفرینش نیک از طریق کشاورزی، پیشه وری و ازدواج است. تجرّد و سقط جنین و همجنس گرایی به شدّت مذموم است و وظیفهی مردمان تندرستی است[۲]. «در آیین زرتشتی فرمانبرداری نه خصوصیّتی انفعالی، که نیرویی پویا و پیروزمند در نبرد با شر است. »[۳] “خروس” پیک سروش و پاسدار شب است که به هنگام سپیده دم آواز خوانده ، به مردم میگوید:«برخیزید، نماز بهترین راستی بگزارید و به دیوها نفرین فرستید وگرنه “بوشیاستا” بر شما چیره شود و گیتی را دوباره به خواب میبرد. »[۴]به عقیدهی ایرانیان«زمین خوش بخت در درجهی سوم زمینی است که در آن مرد پارسا به تلاش و آبادانی میپردازد و جایی بایر را آبادان و خرّم و سرسبز و بارور مینماید»[۵]
[۱] شناخت اساطیر ایران، صص ۳۸۲-۳۸۴
[۲] همان، ص۳۸۱
[۳] همان، ص۱۳۸
[۴] همان، ص۴۵۱
[۵] دین و فرهنگ ایرانی پیش از زرتشت، هاشم رضی، تهران ، انتشارات سخن ، چاپ اوّل، ۱۳۸۲، ص۷۰