جشن میلاد مسیح تحت عنوان باز زاییده شدن خورشید در اساس خاستگاه مصر و ایرانی داشته است
گفته میشود در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «باز زاییده شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار میشده است. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پایکوبی میپرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی میداشتند. همچنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده میکردند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بوده است.
در روم و یونان قدیم نیز، اولین روز زمستان روز بزرگداشت خداوند خورشید بوده است و آن را تولد خورشید شکست ناپذیر، ناتالیس سول انویکتوس، مینامیدند که از ریشهٔ کلمهٔ ناتال که در بالا اشاره شد برگرفته شده است و معنی آن، میلاد و تولد (یَر-دا، یلدا) است. نام ایزد آریائیان سکایی خورشید یعنی گویتو سورو (“جیوتی[س]-سورو”، خورشید جنگاور) منشأ نام خورشید شکست ناپذیر (مهر) نزد ایرانیان و یونیان و رومیان به نظر می رسد. ایزد مهری که در اوستا ایزد روشنایی و ملقب به سورَ (به معانی خورشید و جنگاور) است.
سابقه شب چله (یلدا) نزد ایرانیان: زمستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسیم می شود. چله بزرگ از اول دی ماه تا ١۰ بهمن ماه را در بر می گیرد و از ١۰ بهمن به بعد را چله کوچک می گویند. یلدا، شب نخست چله بزرگ است. شب یلدا یا «شب چله» شب اول زمستان و درازترین شب سال است و فردای آن با دمیدن خورشید، روزها طولانی تر شده و تابش نور، افزونی می یابد. این بود که ایرانیان باستان، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می خواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا می کردند. در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، «خور ماه» (خورشید ماه) نیز می گفتند که نخستین روز آن خرم روز (روز شادمانی خورشید) نام داشت و ماهی بود که آیین های بسیاری در آن برگزار می شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد پیوند آن با خورشید، معنایی ژرف می یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می شود خورشید از نو زاده می شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می کند و خرمی جهان را فرا می گیرد. به عبارتی دیگرخورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین ترین نقطه افق جنوب شرقی می رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگر باره به سوی شمال شرقی بازمی گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. به عبارت دیگر، در شش ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانه روز خورشید اندکی پایین تر از محل پیشین خود در افق طلوع می کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین ترین حد جنوبی خود با فاصله ۵/٢۳ درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جا به جایی های طلوع خورشید معکوس شده و مجددا به سوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می گردد. آغاز بازگشت خورشید به سوی شمال شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می شد و آن را گرامی و فرخنده می داشتند.
در مسحیت جشن میلاد خورشید شکست ناپذیر در ٢۵ دسامبر آگاهانه به عنوان نقطه عطف برگشت از تاریکی فزاینده به روشنایی فزاینده به عنوان جشن میلاد مسیح انتخاب شده است. بدین ترتیب سنت مهم میتراپرستی رقیب مسیحیت از این سنت مهم برّا خلع سلاح شده است. خود عیسی مسیح تاریخی یعنی یهودای جلیلی پسر زیپورایی داستان تولد و مصلوب شدن و مردن بر صلیب و بازگشت خود را نه از ایزد خورشید شکست ناپذیر ایرانیان و رومیان یعنی ایزد مهر بلکه از ایزد بابلی-فنیقی تموز (آدونیس) گرفته است که جنبۀ خدایگانی عیسی مسیح را تشکیل می دهد. جشن مرگ و بازگشت تموز (آدونیس) وسط تابستان برگزار میشده است. روزی میمرد و روز دیگر زنده میشد:
هفت وجه اشتراک آدونیس/ دوموزی (ایزد میرای نباتات) با عیسی مسیح
۱- دوموزی (تموز٬ کودک در زهدان مادر) را دیوهای تعقیب کننده در اصطبل می یابند: متقابلاً عیسی مسیح کودک را سه مغ تعقیب کننده شرقی در اصطبل پیدا می کنند.
۲- فرار میرهه (مادر دوموزی/آدونیس=سرور من) با کودکش از دست آدمکشان مشابه فرار مریم و بچه اش از دست کودک کشان به سوی مصر است.
۳- در فینیقیه دوموزی را بیشتر آدونیس (سرور من) می نامیده اند که این عنوان عیسی مسیح انجیلها در نزد شاگردانش نیز هست. نام مادر وی میرهه (میرا، درخت مقدّس) هم شباهت زیادی به نام ماریا (قدیسه) دارد. نام پدر وی تئیاس (خدای شفابخش) ملک سوریه است که می دانیم خدا پدر عیسی مسیح خدایگانی هم هست.
۴ -یکی از دوستان دوموزی با گرفتن رشوه٬ دوموزی را به دیوان نشان میدهد: متقابلاً یهودای اسخریوطی یکی از شاگردان عیسی مسیح با گرفتن سی سکه نقره رشوه عیسی مسیح را به رومیها نشان میدهد.
۵- علامت صلیب مقدس در لباس و دستار دوموزی با علامت صلیب مقدس مسیحیان (صلیبی که عیسی مسیح بر دوش خود میکشد و با آن به دار کشیده میشود) مرتبط می نماید.
۶- دوموزی ایزد نباتات به ویژه ایزد تاک است: متقابلاً مطابق انجیل یوحنا ۱۵:۱.۲ عیسی مسیح گفت من تاک حقیقی هستم و پدرم باغبان است. هر شاخهای در من که میوه نیاورد، آن را قطع میکند، و هر شاخهای که میوه آورد، آن را هَرَس میکند تا بیشتر میوه آورد.
۷- برای مرگ آدونیس (دوموزی) همه ساله مراسم سوگواری و برای بازگشت او در چند روز بعد با علم کردن تصویرها و سمبل صلیب وی مراسم جشن بر گزار میشد: متقابلاْ مسیحیان معتقد به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح و متعاقباْ زنده شدن وی هستند. خدای یونانی مصلوب٬ دیونیسوس (خدای جوان تاک و شراب) یکی از مظاهر دوموزی بوده است. اشتراک سمبل صلیب یعنی صلیب آدونیس (دوموزی) و موضوع بردار کشیدن شدن عیسی مسیح تاریخی (یهودا پسر زیپورائی) موجب کسب این جنبۀ خدایگانی برای عیسی مسیح تاریخی شده است. استتار یهودای جلیلی پسر زیپورایی معلم انقلابی ضد تسلط رومیها با آدونیس عمدی و موفقیت آمیز بوده است.
موضوع مطابق گردیدن تئیاس پدر دوموزی/آدونیس (فرزند میرا/میرهه) با اِشمون خدای شفابخش فینیقی و زکریای متهم به رابطۀ نامشروع با مریم:
نام “خدای شفابخش” فینیقی یعنی اِشمون به معنی لفظی “آن که نام او اعلان شده است” (مترادف نام نابو اکدی ایزد پزشک و زکریا) ملقب به شاهزادۀ مقدس با آدونیس (سرور من، دوموزی) پسر تئیاس (خدای شفا دهنده) ربط داده شده است. یعنی اِشمون با تئیاس (خدای شفا دهنده) پدر آدونیس، همچنین زکریا (اعلان و ذکر شده= نابو) پدر یحیی (خیرخواه یا زنده می ماند)، حامی مریم (مادر مقدس) و متهم به پدری عیسی مسیح مرتبط می نماید. به بیان ساده تئیاس (اِشمونِ) فینیقی در انجیلها با زکریا جایگزین شده است.
داستان یونانی-فینیقی فرار میرهه (میرا/ماریا/مریم) از این قرار است وی که به تضییق ایشتار (آفرودیت) دوازده شب در نهانی با پدرش تئیاس (اِشمون) در آمیخته بود در فرار از پدرش تئیاس که راز میرهه بودن وی را دریافته بود، ایزدان وی را به شکل درخت میرهه در آوردند و آدونیس از آن درخت زاده شد. در روایات اسلامی این اسطوره تبدیل شدن به درخت به نحوی دیگر به خود زکریا نسبت داده شده است:
چون در اساطیر اسلامی در رابطه با زکریا که طبق برخی روایات متهم به رابطه نامشروع با مریم بود، همچنین در اقادا و تلمود سهندرین یهودیان آمده است: پس از شهادت حضرت یحیی، زکریا به خارج شهر گریخت. در آن جا درختی شکاف برداشت و حضرت درون آن پنهان شد؛ اما تعقیب کنندگان با راهنمایی شیطان از مخفیگاه آن حضرت آگاه شدند و درخت را با ارّه به دو نیم و آن حضرت را شهید کردند.
در اسطورۀ انجیلی یحیی معمدان (غسل تعمید دهندۀ جاودانی) و عیسی مسیح (منجی غسل تعمید یافته) سوای آدونیس/ دوموزی به جای معلمین انقلابی عهد هیرود کبیر یعنی ماتثیاس فرزند مارقالوث و یهودا پسر زیپورایی هستند که اولی توسط هیرود کبیر کشته شد و دومی توسط جانشینان هیرود کبیر مصلوب گردید. مصلوب گردیدن یهودا پسر زیپورایی با علامت صلیبِ دوموزی/آدونیس/ دیونیسوس همخوانی پیدا کرده و باعث پیوند خوردن و ترکیب روایات منسوب بدیشان شده است. نام الیزابت (خدای من سوگند خورده) همسر زکریا بر گرفته از نام خود زکریا (در معنی سوگند خدا) است که به نوبۀ خود در انجیلها به نحوی دیگر با نام های هیرودیا و هیرود کبیر هم جایگزین شده اند. نام حَنّه مادر مریم در روایات اسلامی نیز مترادف نام یحیی (در معنی خیرخواه) است.