نامهای بودا و زرتوشترا در سنسکریت به هم می رسند

نامهای بودا و زرتوشترا در سنسکریت به هم می رسند
به ظاهر یونانیهای قدیم نام زرتشت را با ستاره (جرم سماوی «پراکنده» و درخشان) ربط داده اند و در فرهنگ لغات اوستایی نام ستارۀ تیشتر را از ریشۀ تیش (درخشیدن، توَش سنسکریت) به معنی درخشان گرفته اند که این معنی توَشتر (توشتر) و تیورَ (تیر) سنسکریت نیز هست. بر این اساس نام زرتوشترَ به صورت ذَرَتوشترَ به معنی دارندۀ درخشندگی با بودا (منّور) به هم می رسند:
बुद्ध m. buddha enlightened
भू adj. bhU being
उद्दाह m. uddAha fire
धर adj. dhara possessing
त्वष्टृ m. tvashTR form of the sun
त्विष् f. tvish light
نام دیگر ستاره تیشتر یعنی تیر هم به صورت تیورَ در سنسکریت به معنی داغ و سوزان است:
तीव्र adj. tivra hot
ولی بعید است دهَرَ (دارا بودن) در سنسکریت به زَر تبدیل شده باشد. چون آن علی القاعده می بایست به دار (دارا بودن) بدل میگردید. بنابراین در اصل و اساس مفهوم بودا (منّور) در کلمۀ زَر (درخشان) در نامهای زَرتوشترا (در معنی دارندۀ بشارت زرین) و زَئیری وَئیری (در معنی دارندۀ دعای زرین) مستتر است.
तोष्टुम् {तुष्} infinit. toshTum {tush} to please
त्रायते {त्रै} verb1 trAyate {trai} protect
ریشۀ مشترک بین این دو شخصیت هم موجود است چون هرتسفلد، زرتشت سپیتمان را همان سپیتاک سپیتمان حاکم بلخ و ناظر امور دره سند، پسر خواندۀ کوروش و پسر ملکه آمیتیس آورده است و هاروی کرافت، سپیتاک سپیتمان را تحت نام شاهزاده گائوماته بردیه پسر ملکه آمیتیس و حاکم بلخ و نائب السلطنۀ کمبوجیه در هنگام سفر جنگی او به مصر را همان گوتمه بودا می داند. بی جهت نیست که شعار پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک میان بودا و زرتشت مشترک است.
در ویکی پدیا چنین اطلاعاتی از نام زرتشت جمع آوری شده است:
در گاتاها نام زرتشت به شکل 𐬰𐬀𐬭𐬀𐬚𐬎𐬱𐬙𐬭𐬀 آمده‌است. این اسم را در فارسی میانه به شکل 𐭦𐭫𐭲𐭥𐭱𐭲، در پارتی Zarhušt، در فارسی میانه مانوی Zrdrwšt و در سغدی Z(a)rušč آورده‌اند. در فارسی کنونی آن را به اشکال مختلفی نوشته‌اند و تلفظ کرده‌اند که از جمله آن زردشت، زرتشت، زَرَتشت و زردهشت است. نویسندگان یونانی چون افلاطون و خانتوس آن را به شکل Ζωροάστρης نوشته‌اند که منبع اشکال لاتین Zōroastrēs و جدیدتر یونانی Ζωροάστρις است. معرب شده نام مذکور زَرَادُشْت یا زَرَادَشْت، ارمنی‌شده آن Zradašt و سریانی‌شده آن Z(a)rādušt است. این اسم را در زبان‌های نوین اروپایی مانند انگلیسی و آلمانی، گاه با استناد به صورت اوستایی آن را Zarathustra می‌نویسند و گاه با استناد به صورت یونانی به شکل Zoroaster.
معنی این اسم به صورت دقیق مشخص نیست. عربی و سریانی‌نویسان فکر می‌کردند از ریشۀ «زر وشت» به معنای پادشاهی زرین یا طلای سلطنتی است. یونانی‌نویسان نیز آن را به کلمه astrothutein در زبان یونانی ربط می‌دادند و تصور می‌کردند معنی آن «ستاره‌پرست» است. نخستین زرتشت‌پژوهشان اروپایی آن را با نام «ایشتار»، ایزدبانوی آشوری، مرتبط دانستند. هیچ‌کدام از فرضیه‌های مذکور امروزه مقبولیتی در میان محققان ندارند.
توافق جامعی دربارهٔ معنی اسم زرتشت وجود ندارد اما پذیرفته شده‌است که این نام باید از ریشه ایرانی باستان Zaratuštra گرفته شده باشد. بیشتر محققان و زبان‌شناسان قبول دارند که بخش دوم اسم زرتشت، یعنی uštra، باید به معنی «شتر» باشد، اما دربارهٔ بخش دوم، zarat، معانی مختلفی طرح شده‌است. یک فرضیه این است که zarat از zarant سرچشمه می‌گیرد و به معنی «قدیمی» یا «پیر» است. در دفاع از این فرضیه، آن را با járant در نوشته‌های ودایی، zœrond در زبان آسی و زال در فارسی مقایسه کرده‌اند. نتیجتاً معتقدند زرتشت باید به معنی «صاحب شتر پیر» باشد. فرضیه دیگر، آن است که zarat به معنی «حرکت کردن» یا «راندن» است. پس زرتشت باید به معنی «او که شتر می‌راند»، یا در معنی دقیق‌تر، «او شتر پرورش می‌دهد» باشد. فرضیه سومی، بخش اول اسم را به معنی «اشتیاق داشتن» و مرتبط با har (پسندیدن) در ودایی می‌داند؛ بنا به این ترکیب زرتشت معنی «دوستدار شترها» می‌دهد. در فرضیه چهارمی، آن را به معنی «عصبانی» دانسته‌اند و معنای کامل اسم را «صاحب شتر عصبانی» پیشنهاد داده‌اند. در آخر، zarant را به معنی «زرد» و مرتبط با zairi اوستایی متاخرتر حدس زده‌اند؛ با استناد به فرضیه مذکور، زرتشت به معنی «صاحب شتر زرد» است. ریشه‌یابی‌های دیگری هم مطرح شده‌است که به نظر نمی‌رسد پایه علمی و زبان‌شناختی داشته باشد.
زرتشت در اوستا بعضاً «سپیتمان زرتشت» یا «زرتشت سپیتمه» هم خوانده شده‌است. این نام طایفه‌ای بود که او در آن تولد یافت که از اسم سپیتمه، نیای طایفه، آمده‌است. در لغت، سپیتمه به معنای «سفید» یا «درخشان» است.
You might also like

Leave A Reply

Your email address will not be published.