گواهی بر اصل ایرانی واژهٔ خلیج
محمد حیدری ملایری بیشتر تأکید روی پسوند ایرانی ایج/ایگ واژهٔ خلیج داشت. اگر این واژه در سمت تنگه هرمز ساخته شده باشد، چنین مأخذی دارد:
खल्ल m. khalla canal
ij(ig): ratio suffix
खेय adj. kheya to be dug out
लय m. laya house, place
محمد حیدری ملایری برای جزء خَل (خال، رود و کانال وصل به دریاچه و تالاب) نام رودها و مردابهای چمخاله، سیاه خاله، آشوخاله، زادخاله، [نوخاله، تراب خاله و هِندوخاله] را از زبان گیلکی گواه می آورد و می گوید که فرهنگ برهان قاطع واژهٔ خلیج را فارسی می داند.
این می رساند واژۀ خلیج در ایران کهن به صورت خالیگ/خلیگ کار برد داشته است و خلیج صورت معرّب آن است.
واژهٔ خلج (بیرون کشیدن و در آوردن) در عربی که در قرآن نیامده است معنی مشابهی با خلیدن فارسی در جهت معکوس آن دارد می توانست به صورت خلیج به بیرون کشیده شده و در آورده شده معنی دهد. این واژه تنها باعث جا افتادن صورت معرّب واژهٔ خلیگ (شاخابه، آبکَند، آبگیر) در عربی شده است.
سر انجام چنانکه دوستی (محمد تبریزی)، گفتند: “خلیج اگر کلمه عربی باشه باید حداقل ی جمع مکسر یا جمع سالم تو زبان عربی براش باشه در حالی که چنین چیزی تو زبان دیده نمیشه .مثلا کسی تا بحال ندیده بنویسن خلایج یا خلیجات ..خلیجین.. پس این کلمه کاملا پارسی هست.”