هر یک از اسطورههای یاد شده در این جا، گونههای متفاوتی دارند. اسطورهها به کرّات و در همه جای سرزمین هند دوباره کشف، تعبیر و تفسیر میشوند و هندوها، متوجه ارتباط همزمان داستانها، حتی صورتهای کهن آنها نیز هستند. این داستانها، هرازگاهی، براساس تحولات اجتماعی مطرح و بازبینی میشوند. آنان با تداوم بخشیدن و حفظ کردن عناصر اسطورهای، مانند ستیزهای انسانی، معماهای مابعد طبیعی، مفاهیم نمادین، قوانین آیینی، حتی برغیر دقیقترین نسخهها، پا میفشارند.
در اینجا بر اهمیت جداسازی طبقات انتزاعی، به صورتی منظم و درست تأکید شده و از روش طبقات اجتماعی هندویی حمایت میشود. به همین نحو، در اسطورههایی نظیر زنای با محارم، رقابتهای اجتنابناپذیر میان برادران، و تضاد میان مادر خوب و مادر فریبکار و پلید، و حتی تداوم آنها را در جوامع مختلف شهری، نشان میدهند. اسطورههای گردن زدن آیینی، کاربرد و نیروی خود را از دست دادهاند، حتی اگر تمایلات ویژه فرویدی و هولناک خود را حفظ کرده باشند، اما تضاد میان حیوانات پاک و نجس، یا اهلی و وحشی، گاو و مادیان، گربه و سگ، پرنده و مار، فیل و شیر در کشوری که زندگی روستایی و کشاورزی ابعاد گستردهای دارد، از اهمیت خاصی برخوردار است.
در کلکته شاید بتوان آثاری طنزآمیز، درباره ازدواج شیوا و پارواتی یافت که غالباً سانسور و تحریف شدهاند، اما به صورتی دقیق و بارز روح و حضور اسطوره در آنها محفوظ نگاه داشته شدهاند و بر پرده سینما، در دهلی نو، به همراه آهنگهای ناموزون هندی ظاهر میشوند، ولی از سر تا پا و به تمامی، حالات دیوی دارند. اصلاح طلبانی همچون گاندی و آئوروبیندو، اسطورهشناسی کهن را پیش کشیده و مطرح ساختند و غالباً، آنها را برای بیان مقاصد خویش پیچاندند با این اطمینان که از سوی بیسوادترین پیروان خود عکسالعمل ببینند. استفاده کاربردی از اسطوره در روزگار کنونی در جهان غرب و نیز کلمه «اسطوره» برای تجسم امری غیرحقیقی به کار میرود و به طور قطع، در هند کنونی، اعتباری ندارد. حتی غربزدهترین و آزاداندیشترین فرد هندویی روزگار کنونی، هنوز اسطورهها را حامل و شامل حقیقت میداند.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷