آیا شهر استخر همان پئیشیااُوادای باستانی است؟

آیا شهر استخر همان پئیشیااُوادای باستانی است؟
(Is the city of Estakhr the same as ancientIs the city of Astakhar the same as ancient Peishia-uvada?)
چون نامهایشان مترادف و مکانشان همسان به نظر می رسد:
स्थापयति{स्था} verb caus. sthApayati[sthA] place
Khara (खर). Hard, rough, solid.
पाशयति{पश्} verb pAshayati[pash] fasten
अवध adj. avadha beneficent place
پئیشیا اُوادا (آبادی سترگ) همان شهر استخر قرون بعد است. شهری که وهیزداته بردیه و گائوماته بردیه از شنیدن شایعه خبر مرگ کمبوجیه در مصر (نه خبر در گذشت کمبوجیه در اکباتانای سوریه) شورا کرده و گائوماته بردیه از جانب وهیزداته به زمامداری انتخاب شده بود. وهیزداته بردیه حاکم نیمه شرقی متصرفات هخامنشی مطابق بردیه پسر کوچک کوروش و گائوماته بردیه مطابق سپیتاک سپیتمان پسر ملکه آمیتیس دختر آستیاگ و پسرخوانده و داماد کوروش می باشد.
کوه ارکدریش (هر-کد-ریش، کوه نگهبانی شکسته) در جوار شهر پئیشیا اُوادا هم به وضوح با کوه شکستهٔ استخر همخوانی دارد.
محل کوه پرگا و اووادی چایا:
مجتبی دورودی، اووادی چایا (محل دارای پناهگاه) و کوه پرگای آن سمت (محل بلند) را که پناهگاه مخالفین وهیزداته بردیه، حاکم نیمهٔ شرقی متصرفات کوروش و کمبوجیه بود، همان کوه سخت گذر شهرک اَبَرج و شهرک اَبَرج (شهر جایگاه بلند) مطابق دانسته است. نام کوه ابَرج با پرگا (جایگاه بلند) همخوانی دارد ولی محل اعدام وهیزداته بردیه یعنی اُوادی چایا (محل دژ) در آن سمت با ورهشی (محل دژ، مرودشت، دارای دژ گرداگرد) مطابقت دارد لذا کوه پرگا (محل بلند یا محل گردش) همان کوه چمگان کنونی سمت مرودشت است:
पर adj. para highest
गय m. gaya house, place
uvadi: place
छाय n. chAya shelter
محل در گیری قبلی وهیزداته بردیه با مخالفین (هواداران داریوش) یعنی رخه (محل مرفه) نیز در آن حوالی بوده و با زرگان حالیه مطابقت دارد. در رابطه با وهیزداته بردیه همچنین از شهر ائوتیایی (هرمزگانی) تاراوا (محل درخت) در سمت پارس نام برده شده که یاد آور بندر طاهری است. در ارتباط با قیامی دیگر علیه داریوش از سرکشی مرتیا در خوزستان یاد گردیده که از شهر کوگاناکا (محل ذخیرهٔ آب باران) بین پارس و خوزستان بوده است. نام و نشان این شهر یاد آور بندر گناوه (محل آب انبار) است.
معنی نامهای دمن حت (دمن هت) و دژ هوخت کنگ (دژ کنگ هوخت):
از نام دمن حت کتاب حمزۀ اصفهانی در معنی ویرانۀ با شکوه که در بارۀ کنگ دژ به کار رفته معلوم میشود که منظور از دژ کنگ هوخت، تخت جمشید بوده است:
धामन् n. dhAman glory
हत adj. hata ruined
نامهای تخت جمشید در روایات ملی ایران:
مطابق کتاب پهلوی دینکرد یک نسخۀ اوستا در دژ نَپشتک نگهداری میشد که اسکندر آن را سوزانید. چنانکه عده ای معتقد هستند منظور از آن همان تخت جمشید است که اسکندر بسوخت. چون دژ نَپشتک را با توجه به کلمۀ نَبه سنسکریت یعنی زخمی کردن، پاره کردن، ترکاندن، منفجر کردن و جر دادن و واژۀ ایشته اوستایی به معنی خشت می توان به معنی دارای خشتهای تراش یافته گرفت که ویژگی تخت جمشید است. ولی گروهی با توجه به معنی لفظی ظاهری آن (دژِ نوشته) به سهو دژ نَبشتک را با نقش رستم (نشیرمنو، محل دخمه ها) مطابقت داده اند. نام دژ هوخت کنگ شاهنامه هم که در رابطه با فریدون (کوروش) آمده در معنی دژ “خوب تراشیده شده” به وضوح مطابق تخت جمشید است. معنی آپادانا هم در سنسکریت به معنی محل آوردن مالیات ایالتها، مطابق همین عنوان کنگ دژ “دژ هوخت کنگ” در معنی دژ گنج خوب تراشیدۀ آن است.
خود جزء کنگ در کنگ دژ هم به صورت گنگ (از ریشۀ وَنکیۀ سنسکریت) در فرهنگنامه های فارسی به معنی خمیده و کج اشاره به همین محاط و گرداگرد بودن حصار های شهرهای کنگ دژ نام همانند حصار قوی قریلگان قلعه خوارزم دارد.
नभते verb 1 nabhate {nabh} burst
खड m. khaDa breaking, खड m. khaDa dividing
आपादन n. ApAdana bringing any one to any state
वङ्क्यadj. vankya curved
منابع عمده:
!- تاریخ ماد دیاکونوف، ترجمهُ کریم کشاورز.
۲- فرهنگ لغات سنسکریت، آنلاین.
۳- فرهنگ واژه های اوستا، احسان بهرامی.
۴- ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، تاُلیف داندامایف، ترجمهُ روحی ارباب.
You might also like

Leave A Reply

Your email address will not be published.