توآتهادِ دانان (با صورت مخفف ت.د.د) در شمالیترین جزایر جهان اسکان داشتند و دارای تمامی مهارتهای شناخته شده روزگار خود بودند. آنان با فوموروها وصلت کردند و بالار، از فوموروها، دختر خود به نام اتنه را، به ازدواج کیان پسر دیان کخت، که مهمترین پزشک ت.د.د بود، درآورد.
سپس ت.د.دها ایرلند را تسخیر نمودند و در آنجا، با مردم کشاورز فیربولگ روبهرو شدند و آنها را در جنگ اول مگ توئیرد شکست دادند، اما در نبرد نوادا، دست شاه آنان قطع شد و به خاطر این نقص عضو، پاداشی سلطنتی را که بهبرس شاه فوموروها، پیشنهاد شده بود، از دست داد. شاه فوموروها، از جانب مادر از ت.د.دها بود. سپس فوموروها خراج سنگینی برایرلند بستند و به قدری ایرلند را دچار فقر ساختند که قهرمانان بزرگی همچون اوگما و، اینداگدا، از مقام خود تنزل یافته و به حمل هیزم و کندن گودال پرداختند. به زودی رییس قبیله ت.د.دها علیه قوانین برس شکایت کرد، زیرا وی شایستگی مهماننوازی شاهان را نداشت.
روزی کویرپره، شاعر ارجمند ت.د.دها به قلعه برس رفت و با عدم استقبال، روبهرو شد. وی برای تلافی اینکار، قبل از بازگشت، برس را مورد استهزا قرار داد و این امر به قدری به مقام شاهانه وی لطمه زد و موجب شرمساریاش شد که ت.د.ها دستور کنارهگیری برس را صادر کردند.
سپس برس برای کسب یاری به فوموروها پیوست، تا بتواند سلطنت را با نیروی زور به چنگ آورد. فوموروها، جنگجویان و همپیمانان خود را، برای فتح ایرلند فراخواندند.
منبع : ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷