اسطورههای شمال اروپا، فقط داستانهای پرشاخ و برگ را بازتاب نمیدهند، بلکه آن دیدگاهی که انسان و هستی در چنگ نیروهای متضاد قرار دارند را نیز، منعکس میکنند. برخی از این نیروها نسبت به انسان حالتی دوستانه و بعضی دیگر، وضعیتی متخاصم دارند. این رفتار، ریشه در آگاهی از طبیعت داشت، که مفهومی متداول در میان اقوام کشاورز بود. این مفهوم به تناوب روز و شب، نور و ظلمت، سرما و گرما، تابستان و زمستان، زندگی و مرگ اشاره دارد. اما بشر درباره این که سرنوشتش، به توسط نیروهایی برتر از انسان، شکل بگیرد، به ندرت تردید میکرد.
مردم اسکاندیناوی، ظاهراً، در جهانی که این نیروها فرمانروای آن باشند، احساس امنیت کمتری داشتند. زندگی و سعادت آدمی، به توسط نیروهای فراتر از درک انسان، نظارت و تهدید میشد. میان مرگ و زندگی، نور و ظلمت، فقط مرزی قابل شکستن وجود داشت. از یکسو آنان فقط زندگی توأم با آسایش را، قابل تحمل میدانستند اما، از سوی دیگر تصور میکردند که حیات حتی با آسایش اندک نیز دچار مشکل میشود.
ژرمنها، به مانند سایر اقوام هند و اروپایی، تمایل داشتند که خدایان خود را با عملکردی تکمیل کننده به تصور درآورند. یک نویسنده مسیحی به نام آدام اهل برمن گفته است که در معبد بزرگی در اوپسالای سوئد، در سده سیزدهم، «مردم تندیس سه خدا را ستایش میکردند، تور از همه نیرومندتر که تخت او در وسط قرار داشت؛ وودن [اودین اسکاندیناویایی] و فریکو [فری] که در دو سوی وی جای داشتند. اهمیت و مفهوم این خدایان بدینگونه بود: درباره تور معتقد بودند که وی در آسمان فرمانروایی میکند و بر رعد، برق، باد، باران، هوای خوب و خاک نظارت دارد. دومی یعنی وون،… برپاکننده جنگ است و به مردان در رویارویی با دشمن شجاعت میبخشد. سومی یعنی فریکو، تقسیم کننده صلح و لذت در میان انسانهاست و بت او به شکل یک آلت نرینه در حال نعوظ بود.» به خاطر خویشکاریهای متفاوت خدایان، در پرستش آنان هیچگونه مطلب ناسازگاری مبتنی بر پرستش یکی بیش از دیگری در کار نبود، برعکس، حتی فردی ممکن بود که نیاز به برقراری ارتباط با چندین خدا یا ایزد ـ بانو را داشته باشد. این شیوهای از تفکر ژرمنی به شمار میرفت که بعدها، موجبات نارضایی مسیحیان را فراهم میساخت.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷
درود من فقط میخواستم بگم مطالب جابی بود دستتون دردنکنه.
دوستام منو به اسم فریکو میشناسند منم دوس دارم اسممو عوض کنم بزارم فریکو
ولی میگن نمیشه
چرا؟