درباره “بررسی نظام فکری و اخلاق جمعی ملل در اسطوره ها
چکیده،پیشگفتار و پیشینه ی تحقیق
یکی از جنبههای زنندهی اساطیر چین سنّت قربانی کردن انسان است.
«نخست با مرگ فرمانروایان “شانگ” [۱۷۷۶-۱۳۸۴ق. م. ] خادمان “سا” انسانهایی را قربانی میکردند تا در گور همراه فرمانروا باشند و پس از چندی این رسم منسوخ و تندیس انسانی جای قربانی کردن انسان را گرفت. »[۱]
«مجرمین و اسیران بی گناه در گورها تنها بدین دلیل به قتل میرسیدند که در گور و در جهان دیگر خادم و پاسدار فرمانروا باشند»[۲]
این کار امری مقدّس بود که هدفهای مختلفی مانند تثبیت قدرت فرمانروایان، و یا آرامش و خشنودی خدایان داشت. “هوبو” بزرگترین خدای رودها در اساطیر چین است:«هوبو با بستن سنگ به پای خود به رود زرد افتاده و در آن غرق شده است و قربانیهایی از این گونه او را آرامش میبخشد»[۳]قربانی کردن برای کوههای مقدّس “تای شان” و کون-لون نیز بین فرمانروایان بسیار رایج بوده است«مراسم آیینی سال نو … با قربانی کردن انسان و چهار تن از گنهکاران در چهار دروازهی شهر پایان میگرفت»[۴]. « انجام قربانی برای کوه از جانب خاقانان، تلاشی است در تثبیت فرمانروایی بر زمین و کوهستان»[۵]قربانی شدن تنها مخصوص گناهکاران و اسیران نبود بلکه در بعضی موارد افراد معمولی نیز قربانی این سنّت میشدند. «تا پایان فرمانروایی دودمان جو[۲۲۱ق. م. ] دادن قربانی انسان به رود رایج بود و هر سال دختری [را] به عنوان عروس به رود میافکندند. این گونه از قربانی دادن با مراسمی خاص همراه بود. از آن جمله جایگاهی زیبا، در کنار رود و به هنگامی که هوا مناسب بود، برای عروس بر پا میکردند و دختری مدّتی را در این جایگاه اقامت میکرد . پس از انجام جشن و طی یک دوره روزه داری آئینی، دختر را بر بستری مینهادند و این بستر را به جریان رود، و به جایی که به اعتقاد آنان فرمانده در انتظار عروس خوبش بود میسپردند.»[۶]
[۱] همان، ص۲۶
[۲] همان، ص۳۳
[۳] همان، ص۱۲۲
[۴] همان، ص۱۰۸
[۵] همان، ص۱۰۶
[۶] همان،صص۱۲۶-۱۲۷