معنی نامهای شوش و شوشا و شیشوان
این نامها به معنی محل باغ و جنگل بوده اند:
در خط ایلامی نام شوش، پایتخت کشور ایلام، به صورت هزوارش نگاشته می شد، یعنی آن را به زبان سومری می نوشتند و به زبان ایلامی می خواندند و این روش عیناً در زبان اکدی هم بود، یعنی در اکدی هم نام شوش را به سومری می نوشتند و به زبان خود آن را می خواندند. صورت هزاورش نام شوش در ایلامی mus-eren (موس ارن) است، که جزء نخست آن، mus به معنی باغ و جزء دوم آن eren سدر (کنار) می باشد و روی هم به معنی کنارستان یا باغ سدر است. این واژۀ مرکب که در اکدی و ایلامی «شوشن» می خواندند، یعنی شهر شوش.
این همان جنگل سدر است که در روایت گیلگامش جای هومبابا (هومبان خدای ملی ایلام) به شمار رفته است. بنابراین نامهای شوشا و شیشوان نیز به معنی باغستان و جنگل بوده اند. در اوستا نام شوش و ایلام را وَرِنه (وَرِ- اَرِنه، باغ درخت سدر/سرو آزاد) آورده اند که با نام پارس در معنی پایندۀ درخت سرو پیوستگی داشته است. در زبان ارامنه هم شیشوان/شوشوان به معنی محل ترکه و نیزار آمده است:
वेल n.vela (vera) garden, वार m. vAra treasure, वार m. vAra {vR} cover
مطابق لغت نامه دهخدا:
شیش. (اِ) شوش. شوشه. شاخ تر و باریک درخت. ترکه. شوش [ش َ/شُو] (اِ) شاخهای درخت انگور و به عربی قضبان. (برهان) (رشیدی). شاخهای درخت انگور. (انجمن آرا) (آنندراج): قضبان؛ شوش. (السامی فی الاسامی). شاخه. ترکه. شاخ تر باریک. شوشه. شیش. ۞ || شمش. خفچه. شوشه. سوفچه: شوش زر. شوش سیم. (یادداشت مرحوم دهخدا):
یکی سبز خفتان به زر بافته
بر او شوشها بر گهر تافته. فردوسی