«بنی اسرائیل در پذیرفتن توحید،لجوجترین امّتها بوده و بیش از هر امّتی با پیام توحیدی دشمنی کرده اند.بنی اسرائیل مردمیفرو رفته در مادیات بوده و جز لذائذ مادی و صوری،چیز دیگری سرشان نمیشده است. امتی بودند که جز در برابر لذّات و کمالات مادّی تسلیم نمیشدند و به هیچ حقیقتی از حقایق ماورای حسّی ایمان نمیآوردند.»[۱]«بنی اسرائیل قومیهمهچیز پرست بودند که از اجنّهی هوا گرفته تا سنگ و چهار پا و گوسفند و ارواح و… را میپرستیدند که حتّی در زمان حضرت موسی(ع) نیز از پرستش مجسّمهی گوساله دست برنداشتند.»[۲] خدای بزرگ آنان “یهوه” نام داشت که هیچ شباهتی با خدایی که موسی میپرستید ندارد.«خدایی که تلمود دربارهی وی سخن میگوید صریحاً شکل انسانی دارد،محبّت میکند،تنفّر میورزد،خشمگین میشود،میخندد، میگرید ،احساس پشیمانی میکند ،تعویذ میبندد و … روزی سه بار تورات میخواند…»[۳] .یهوه دارای خصوصیات و صفات پادشاهان مقتدر است. او بسیاری از ویژگیهایی را که بیانگر قدرت،اقتدار و بزرگی اوست ، از اهورامزدا،خدای ایرانیان برگرفته است.«دربارهی مسألهی توحید و صفات یهوه ،خدای بنی اسرائیل،آثاری از عقاید زردشتی دربارهی یگانگی و صفات اهورامزدا،خدای ایرانی دیده میشود….[در کتاب “اشعیا”،باب۴۴،آیه ۵تا۸] به روشنی دیده میشود که برای یهوه همان صفات خدای ایرانی،یعنی اهورامزدا [را] قائل شدهاند،بخصوص در آنجا که میگوید:یهوه پدید آورندهی نور و ظلمت و خالق آسمان و زمین است.در صورتی که در متون پیش از آن چنین عقاید و صفاتی برای یهوه قائل نبودهاند،بلکه در آنها، در همه جا گفته شده است که یهوه خدای بنی اسرائیل که شما را از مصر بیرون آورد…»[۴] او خدایی بزرگ بود که هیچ قدرتی توان ایستادگی در برابر وی را نداشت .قدرت آفرینش وی ،که در آفرینش آسمان نمود پیدا میکند،در میان خدایان باستان بسیار نادر است.«من دوازده برج آسمانی در افلاک خلق کردهام و برای هر برج سی “سپاه” به وجود آورده ام و برای هر سپاهی سی “لژیون” و برای هر لژیون سی “هنگ” و برای هر هنگ سی “گردان” و برای هر گردان سی “اردو” خلق کردهام و به هر اردویی ۳۶۵ هزار میلیارد ستاره آویزان کردهام.»[۵]البته در جای جای عهد عتیق مطالبی را میبینیم که شایستهی خدای بزرگی چون او نیست و نشان دهندهی کمبودهای وی-در عین حال که خدایی مقتدر است-میباشد.او عاری از ویژگیهایی مانند علم مطلق،حکمت و تنزّه از اشتباه است.«هرگز خداوند از کارهای ابلهانه و غضب و دروغ برکنار نیست.»[۶] او ابتدا کاری را انجام میدهد سپس در مورد خوب یا بد بودن آن قضاوت میکند؛او ابتدا نور را آفرید، سپس دید که نیکوست.او از آفرینش انسان به شدّت پشیمان است.«خداوند پشیمان شد که انسان را بر زمین ساخته بود و در دل خود محزون گشت»[۷] در جای دیگر میخوانیم که او از این که قوم بنی اسرائیل را از آوارگی و بیچارگی نجات نداده است، پشیمان میشود.«خداوند از آن جهت که یهود را به چنین حالی گذاشته، سخت پشیمان است و هر روز لطمهای به صورت خود میزند و زار زار گریه میکند .گاهی از چشمانش دو قطره اشک به دریا میچکد.»[۸]صفات انسانی کاملاً در او هویداست و این مسئله جای تعجّب ندارد زیرا او انسان را شبیه به خود آفریده است .او مانند یک انسان میخوابد:«…ای خداوند بیدار شو،چرا خوابیدهای،برخیز و ما را تا به ابد دور مینداز»[۹]او مانند انسانها در روی زمین و در بین درختان باغ میخرامد و احتیاج به خانههای دنیویِ ساختهی دست انسان دارد.حتّی ممکن است او بی خانمان و آواره باشد.«آواز خداوند را شنید که در هنگام وزیدن نسیم بهار در باغ میخرامید…»[۱۰]«خداوند به “ناتان” نازل شده، گفت برو به بندهی من داوود بگو: “خداوند چنین میگوید:آیا تو خانهای برای سکونت من بنا میکنی؟زیرا از روزی که بنی اسرائیل را از مصر بیرون آوردم تا امروز در خانهای ساکن نشدهام ،بلکه در خیمه و مسکن گردش کردهام”»[۱۱].”آدم”، پس از خلقت از دید او پنهان میشود و یهوه او را صدا میزند که :”کجایی؟” این نشان دهندهی این است که همان طور که گفتیم او علم کامل ندارد.او دارای فرزند است و جالبتر این که فرزندانش با آدمیان ازدواج میکنند.«پسران خدا، دختران آدمیان را دیدند که نیکومنظرند و از هر کدام که خواستند،زنان برای خویش میگرفتند…پسران خدا به دختران آدمیان درآمدند و آنها برای ایشان اولاد زاییدند…»[۱۲] در بعضی موارد، او از انسان نیز پایینتر میرود و کارهایی انجام داده، سخنانی میگوید که حتّی از شأن یک انسان خارج است«به این سبب ماتم گرفته و ولوله خواهم نمود و برهنه و عریان راه خواهم رفت و مثل شغالها ماتم خواهم گرفت و مانند شتر مرغها نوحهگری خواهم نمود»[۱۳]
[۱] سیری در مکتب یهود،ص۳۲
[۲] همان،ص۳۰
[۳] همان،ص۱۲۰
[۴] سیر تحوّلی دین های یهود و مسیح،صص۱۵۲-۱۵۳
[۵] سیری در مکتب یهود،ص۲۱۴
[۶] همان،ص۱۱۶
[۷] عهد عتیق ،سفر پیدایش باب۶ شماره۲
[۸] سیری در مکتب یهود،ص۱۱۵
[۹] کتاب مزامیر باب۴۴ ش۲۳
[۱۰] عهد عتیق ،سفر پیدایش باب۳ شماره۸
[۱۱] کتاب دوم سموئیل باب۷ شماره۶
[۱۲] عهد عتیق ،سفر پیدایش باب۶ شماره۲
[۱۳] کتاب میکاه نبی باب۱ شماره۸