مطابقت عُزَیر و متاترونِ قرآن و تلمود با ایزد مهر
(Correspondence of Uzair and Metatron of Quran and Talmud with Mithras)
نظر به صفت ویژه یاریگری و پیامبری و منجی گری ایزد مهر در اوستا، عزیر (به عربی یعنی یاری کننده) به عنوان پسر خدا در نزد اعراب و ایرانیان یمنی می تواند همان میثره اهورا (قابل تفسیر به ایزد مهر پسر اهورا مزدا) بوده باشد که در اساطیر ساکن غار و دارای میوه است:
عزیر (به عربی: عُزَیر) شخصیتی است که در قرآن، در آیه ۳۰ سوره توبه ذکر شده است، که بیان میشود او توسط یهودیان به عنوان «پسرِ خدا» مورد تقدیس قرار گرفته است. عزیر در غالب اوقات با عزرا در کتاب مقدس همسان دانسته میشود. تاریخدانان امروزی این ارجاع را ارجاعی «توضیحناپذیر یا سردرگمکننده» وصف میکنند، از آن جا که چنین دیدگاههایی در منابع یهودی یافت نشده است. محققان اسلامی ارجاع قرآنی را به طُرُق گوناگونی تفسیر کرده اند، و برخی توجیه میآورند که این ارجاع به گروه به خصوصی از یهودیان اشاره دارد.
عُزِیر (به معنی «یاری») نام یکی از شخصیتهایی است که در قرآن نامش ذکر شدهاست. قرآن صراحتاً او را یک پیامبر ندانستهاست، ولی بسیاری از مفسران بر اساس احادیث، او را یکی از پیامبران میدانند. قرآن بیان میدارد که گروهی از یهود عُزیر را پسر خدا دانسته و کافر شدند. برخی مفسرین معتقدند این گروه از یهود که عزیر را پسر خدا میدانستهاند در یمن سکونت داشتهاند.
بنا به روایت قرآن، شخصی که برخی آن را عزیر دانستهاند، در زمان ویرانی شهری که برخی مفسرین آن را بیتالمقدس دانستهاند؛ به خواب رفت و پس از صدسال زنده شد، در حالی که رنگ خوراک و نوشیدنی او تغییر نکرده بود. زمانی که عزیر از خواب برخاسته بود، شهر قدس بازسازی شده بود.
مطابقت متاترون با ایزد مهر
تلمود ذکر میکند که الیشع بن ابویا که آشر (شادی) نیز نامیده میشد وارد بهشت شد و دید متاترون نشسته است (کاری که برای فرشتهها در حضور خدا ممنوع است). آشر به متاترون نگاه کرد و گفت “حقیقتاً دو نیرو در بهشت وجود دارند”. ربیها توضیح میدهند که متاترون اجازه نشستن پیدا کرد زیرا وظیفه او نوشتن کارهای قوم اسراییل بود. تلمود میگوید به الیشع ثابت شد که متاترون نمیتواند خدای دیگری باشد زیرا متاترون ۶۰ ضربه شلاق با شلاق آتشین دریافت کرد تا نشان داده شود که متاترون خدای دیگر نیست و بلکه یک فرشته است و میتواند مورد مجازات قرار گیرد. (تلمود، حگیگا ۱۵a)
تلمود بابلی در دو جای دیگر نیز نام متاترون را ذکر میکند (سنهدرین ۳۸b، آوودا زارا ۳b). در سنهدرین ربی ایدیث به یهودیان میگوید که مواظب باشند متاترون را به جای خدا نگیرند. در آوودا زارا در ربع چهارم خداوند مینشیند و به کودکان مدرسهای درس میدهد. در سه ربع قبلی متاترون جای خدا را میگیرد تا خدا به کارهای دیگر برسد.
دانشمند قرائی کیرکیسانی بر اساس نظر تلمود متاترون را “یهوه کوچک” مینامد. از نظر عددی در گماتریا لغت متاترون معادل شدای (خدا) است و از این رو گفته میشود که که نام او مانند نام اربابش است. ولیکن کیرکیسانی ممکن است عامدانه تلمود را بد ترجمه کرده باشد تا نشان دهد که ربیها به شرک رسیدهاند. ولیکن نوشتههای عرفانی غیر از تلمود از یک “یهوه کوچک” سخن میگویند.
نام متاترون در متون عرفانی مانند مرکابا کتاب اخنوخ ذکر شده است. این کتاب رابطهای بین اخنوخ و متاترون برقرار میکند و نام “یهوه کوچک” را ذکر میکند. نویسنده کتاب ربی اشماعیل میگوید که چگونه متاترون بهشت را به او نشان داد.
زوهر متاترون را “آن جوان” مینامد. در زوهر متاترون فرشتهای است که قوم اسراییل را از بیابان رهبری کرد (مطابق شدن موسی با میثره/ایزد مهر) بعد از اینکه از مصر خارج شدند. در بعضی متون کابالایی متاترون حالت مسیحایی دارد.
بعضی محققین عقیده دارند که نام متاترون ممکن است از نام میترا گرفته شده باشد. شباهتهایی نیز بین میترا و متاترون وجود دارد.
بعضی دیگر به شباهت لغت متاترون و دو لغت یونانی متا و ترونوس (به معنی تخت یا عرش) اشاره میکنند و میگویند که این نام ممکن است به معنی کسی باشد که کنار تخت خداوند است.
پژوهشگر کتاب مقدس هوگو اودبرگ این فرضیه را مطرح میکند که نام متاترون ممکن است از نام میترای ایرانی ریشه گرفته باشد. او تعدادی شباهت بین متاترون و میترا فهرست کرده و عملکردهای آسمانی مشابه آنها را برجسته میکند. به نظر اودبرگ تصویر میترا به عنوان نگهبان جهان، میانجی برای زمین، شاهزادهٔ جهان، و شاهد همه افکار، گفتار و کردار، عنوانها و فعالیتهای مشابهٔ متاترون را به یاد میآورد.