در روایتی از یاپ در میکرونزی، اصل و منشأ آتش، یالافات آمده است. در حالی که رعد ـ خدای بداقبال اهداکننده مستقیم آن بوده است. سبزیهای ریشهای، گیاه لوف و سیبزمینی شیرین در سرزمین یاپ خورده میشد، لیکن گویا، آتشی در پختن آنها به کار نمیرفت، بلکه میبایستی با حرارت خورشید پخته شوند.
برخی شخصیتهای عمده پولینزی اخلاقی رانجی و پاپا، خدایان آغازین مائوری در زلاندنو پاپا = رانجی زمین = آسمان میکرونزی اولوفات ولوک، دو خدایی هستند که جزایر کارولینا، شخصیتهای عمده یک چرخه اساطیری به شمار میروند. آنان به طور معمول، برادرند. لوک، خوشسیما، خوشخلق و نیک، و اولوفات زشت و حسود و نیرنگباز است و جهان را با نیرنگهای خود تغییر میدهد. در برخی جزایر، اولوفات آتش ـ خداست و به صورتهای یالافات، یولوفات، یا یلافاز شناخته میشود. لوک نیز به صورتهای لوکونور، لوگی لانگ، یا لوکهلانگ آمده است. نارآئوی بزرگ، با نارآئوی کوچک، شخصیتهای عمده در اسطورههای جزایر ژیلبرت به شمار میروند. نار آئوی بزرگتر، مسئول مراحل اولیه آفرینش است، ناروآئوی کوچکتر مسئول مراحل بعدی است. نارآئو، بعدها به صورت شخصیتی نیرنگباز درآمد درست به مانند اولوفات و مائویی پولینزیایی. |
مردم از دردهای داخلی در رنج بودند و از یالافات کمک میطلبیدند. ناگهان لهیب صاعقهای قرمز و داغ از آسمان فرود آمد و به یک درخت کادی اصابت کرد. از کنارهها و میان برگهای درخت کادی خارهایی بیرون زد. دسرا، رعد ـ خدا، در درخت گرفتار شد و فریاد زد تا کسی بیاید و او را آزاد سازد. زنی با نام گوآرتین، که در آن نزدیکی، مشغول پختن گیاه لوف در آفتاب بود آمد و به او کمک کرد. دسرا از او پرسید که مشغول چه کاری بودی. زن برایش توضیح داد، او نیز زن را فرستاد تا کمی خمیر گل بیاورد و با آن یک ظرف غذاپزی ساخت. سپس به زن گفت که مقداری از شاخههای درخت ارّ را بیاورد. دسرا چوبها را زیر بغل خود گذاشت و دانههای آتش را میان آنها انداخت. بدین ترتیب بود که ظرفهای گِلی پدید آمدند و آتش بر اثر سایش دو چوب افروخته شد.
نقش عنصر نیرنگباز در یالافات (اولافات) و در این داستان، چندان روشن نیست، اما در پولینزی نیمه خدای مائویی در روایت سامویی، تیایایتیای و تیکیتی کی در مائوری راز آتش را از ایزد مافویی، با بریدن دست راست او میآموزد.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷