چهلم نوروز شیوشگان – جشن باشکوه تندرستون (تندرستان)
ایرانیان باستان به گونه بسیار ویژه و شگفت انگیزی به سرشت زیست بوم (طبیعی)، احترام می گذاشتند، به ویژه کرمانیان نیروهای ماورایی بسیاری را زاییده از دامنه و کوه های شیوشگان، را با جان و دل باور داشتند. فری که از دامنه و کوه های شیوشگان می تابیده و باور داشتند تا همه گیتی این فر گسترش می یابد. نیروهایی که خوشبختی و به روزی را برایشان رقم می زده است.
در کرمان، همه ساله جشن باشکوه سده را چهل روز پیش از نوروز برگزار کرده اند، و چهل روز پس از نوروز نیز، جشن کهن دیگری را کرمانیان دارند که تنها در این شهر برگزار می شود و این جشن ویژه، به صورت انحصاری در کرمان می باشد. این جشن که از دوران کهن تا به امروز برجای مانده، به نام تندرستون (تندرستان)، نامیده می شود، شواهد و گفته ها حاکی از آن است که در گذشته های بسیار دور، در سطح گسترده تری در کرمان این جشن برگزار می شده، و یکی از آیین های مهم مردم کرمان محسوب می شده است. در مورد این جشن گفته ها حاکی از آن است که از گوشه و کنار کشور مردمان بسیاری کوشش می کردند تا در روز ۴۰ روز پس از نوروز، با پیمودن مسافت هایی دراز، خود را به این جشن برسانند و سلامت روان و جسم را برای خود و خانواده آرزو کنند.
در این جشن که از روزگاری دیرین به ارث رسیده است، همه ساله با باشندگی(حضور) خانواده های کرمانی، و به ویژه با محوریت مادربزرگان و بزرگان طایفه، و خانواده ها، در دامنه سپندینه (مقدس) شیوشگان، در پشت پارک پردیسان، و در همجواری قلعه دختر، و در پایه کوه، که تپه هایی سنگی است و به نام تندرستان، فرنام است، مراسمی مینویی (معنوی) و با شکوه و به وسیله مردم برگزار می گردد. در این مراسم با سفره انداختن، آش پختن، نذری دادن، نواختن انواع سازهای موسیقی و . . . به دست افشانی و شادی کردن می پرداختند. اساس برپایی این جشن، برای گشایش بخت دختران و بیمه کردن مینویی سلامتی، با نیایش های ویژه، همراه بوده است. نتیجه این جشن بدین گونه بوده است که برای یک سال، هر نوع بیماری از دور خانواده ها رخت بر می بسته و بسیاری از دوشیزگان به خانه بخت می رفتند.
جالب اینکه در تمام ادیان گوناگون از جمله؛ مسلمان، زرتشتیان، یهودی ها، مسیحیان و … در این جشن به گونه ایی مشترک باشنده (حضور) گسترده داشته اند. این جشن آیینی، پایه ها و ریشه های ژرف فرهنگی دارد.
نام و زمان جشن تندرستان یاد آور ایزد رعد و جنگ بهرام (آرس) است که طبق استرابون مردم کرمان وی را می پرستیده و چون اسب کم داشته اند، برایش خر (شاید گور خر) قربانی میکرده اند.
نام کوه شیوشگان را با توجه به واژه سنسکریتی سیوَسَ (شعر، سرود) می توان به معنی محل مراسم سرودهای دینی گرفت. نقش مرد جوان و ورزاو و پرنده (عقاب) که در صخره کوه شیوشگان یافته اند در بهرام یشت از اشکال دهگانه ایزد بهرام به شمار رفته اند.
सिवस m. sivasa verse
شیوش به صورت شَیَ-وَش در اوستا هم معنی محل اجراء دعاهای یاری (محل اجراء سرودهای دینی) را می دهد.