معنی نامهای داغستان و بلاسگان
نامهای داغستان و بلاسگان (نام ساسانی اران) و سرزمین خزر (کوز-اَر به ترکی یعنی صاحب زغال بر افروخته) مترادف هم به معنی محل مردم پرستنده زغال بر افروخته هستند:
दाहक adj. dAhaka burning
भ्लाशते verb 1 bhlAshate {bhlAsh} beam, glitter, shine
بنا به ابن فضلان خاقان به، هر روز صبح با پای پیاده پیش خاقان خزر آتش روشن میکرد.
نامهای مختلف اران یعنی اوتیا، آلوانیا و آگوانیا جملگی به معنی سرزمین آتش هستند.
در سفرنامۀ اولیا چلبی به جای نام زبان ارانی (آذری) مردم نخجوان از زبان دهقانی یاد شده است که برگرفته از واژۀ داهَکَ سنسکریتی-سکایی به معنی سوزاندن است:
“رعایا و مردم عادی شهر نخجوان به زبان دهقانی سخن میگویند، اما شاعران عارف و ندیمان دانا، با ظرافت و نزاکت تمام به زبان پهلوی و مغولی سخن میگویند که زبانهایی قدیمی هستند. اهالی شهر هم چنین سخن گویند: اولاً زبان دهقانی، دری، فارسی و غازی (منظور مغولی؟) و زبان پهلوی.”
در سمت شرق دریای خزر هم واژه داهه به معنی داغ کردن به کار می رفته است چون در آنجا داهه ها مرده هایشان را می سوزانده اند. به خاطر این داهه نامیده میشدند. بدین دلیل که سنت مرده سوزان را اشکانیان داهه تبار نیز داشته اند.
در کتب جغرافی نویسان عهد اعراب به همراه نام بلاسگان از ساترودان یعنی محل رودخانۀ صاف و گوارا (کورا) نامبرده شده است.