اردشیر بابکان

کارنامه ٔ اردشیر پاپکان . [ م َ / م ِی ِ اَ دَ رِ پ َ ] (اِخ ) کارنامه ٔ ارتخشیر پاپکان . کارنامه ٔ اردشیر. نام رساله ٔ معروفی است به پهلوی و آن سرگذشت اردشیر بابکان است . (برهان قاطع چ معین ، حاشیه ٔ لغت کارنامه ). مرحوم صادق هدایت در مقدمه ٔ ترجمه ٔ کارنامه ٔ اردشیر پاپکان نویسد: کارنامه ٔ اردشیر پاپکان بازمانده ٔ یکی از کهنه ترین متن های پهلوی است که پس از تاراج کتابهای پیش از اسلام ایران هنوز در دست مانده است . البته هر کس با شاهنامه ٔ فردوسی سر و کار داشته ، کم و بیش از موضوع این کتاب آگاه است . داستان مزبور یک تکه ٔ ادبی شیرین و دلچسبی است که حکایت از گزارش دوره ٔ پادشاهی پرگیرودار اردشیر مینماید وبا زبان ادبی ساده و گیرنده ای برشته ٔ نگارش در آمده که تاکنون نظیر آن در ادبیات فارسی دیده نشده است . بر خلاف کلیه ٔ افسانه ها و حکایاتی که راجع به اشخاص سرشناس تاریخی نوشته شده که دورسر آنها هاله ٔ تقدس گذاشته و جامه ٔ زهد و تقوی به آنها پوشانیده اند، بطوری که از جزئیات زندگی آنها پند و اندرز و سرمشق زندگی برای مردمان معمولی استخراج کرده اند (مانند اسکندرنامه و غیره ). نویسنده ٔ این داستان با نظر حقیقت بین وموشکافی استادانه ای پهلوانان خود را با احساسات و سستیهای انسانی بدون شاخ و برگ برای ما شرح میدهد و پیش آمدها بقدری طبیعی است که خواننده بدشواری میتواند شک و تردید بخود راه دهد. همانطوری که امروزه نیز نویسندگان زبردست اروپا همین رویه را در شرح زندگانی اشخاص معروف دنبال میکنند (مثل : شکستها و سرگردانیهای اردشیر، عاشقی های صاعقه آسا، مخاطب ساختن بانوان با الفاظ خشن ، بی اعتنائی اردشیر به پند و نصایح پاپک و غیره که بهیچوجه در کتب قدما سابقه ندارد). موضوع خارق العاده برای مردمان امروزه یکی «فره ٔ ایزدی » است که مانند روح القدس بشکل بره به اردشیر میرسد و درمواقع باریک از او پشتیبانی میکند. دیگر در آمدن آذر فرنبغ به صورت خروس (در دهم – ۷) برای اینکه مانع از مسموم شدن اردشیر بشود و نیز «کرم هفتواد» که ظاهراً صفات اژدها را دارد تا اندازه ای اغراق آمیز بنظرمی آید. البته همه ٔ اینها مربوط به اعتقادات آن زمان و دین زرتشتی میباشد. باری ، در اینکه وقایع تاریخی است مثل همه ٔ وقایع تاریخی با در نظر گرفتن اختلاف زمان ) شکی در بین نمیباشد. ولی از طرف دیگر در اینکه نگارنده در بهم انداختن وقایع دخل و تصرف کرده و به صورت رومان در آورده نیز تردیدی نیست . آیا تا چه اندازه از آن را میتوانیم جزو سرگذشت حقیقی اردشیر بدانیم ؟ این مطلب بحث مفصلی لازم دارد که عجالهً کار ما نیست . گویا مقصود نویسنده بیشتر نوشتن شرح حال افسانه آمیز یعنی همان قسمت ادبی و افسانه آمیز که برای آیندگان ارزش دارد بوده است . چون در آن زمان مورخ به شرح وقایع خشک تاریخی اکتفا نمیکرده ، بلکه کوشش مینموده وقایع را به لباس ادبی وبه صورت رومان در بیاورد و درعین حال مقاصد خود ر ادر آن بگنجاند. زیرا تعمد نویسنده ٔ این کتاب در ثبوت تأثیر محنت و سرنوشت ، اعتقاد به نجوم و پیشگوئی ، ستایش دلاوری و سواری و پهلوانی و طرفداری از دین زرتشت و مراعات کامل از احکام مذهبی (مانند: واج گرفتن و برقرار کردن مکرر آتش بهرام ) و اهمیت نژاد و تخمه ٔپادشاهان و بزرگان ایران باستان که بموقع قابلیت خود را بروز میداده است آشکار میباشد. کارنامه ٔ فعلی شامل تمام گزارش تاریخی دوره ٔ پادشاهی اردشیر از جمله جنگ او با امپراطور روم و پادشاه ارمنستان نیست . فقط اشاره ٔ مبهمی راجع بقصد جنگ اردشیر با ارمنستان میشود (در هفتم – ۲) چنانکه از جمله ٔ اول در نخستین به دست می آید، گویا این کتاب خلاصه ای از کارنامه ٔ مفصل دیگری میباشد و قسمت های اضافی شاهنامه این حدس را تأیید میکند (از جمله داستان هفتواد) لذا میتوان حدس زد که تا زمان فردوسی قسمت عمده ٔ کارنامه یا ترجمه ٔ عربی و یا پازند آن وجود داشته است . این موضوع از مقایسه ٔ مطالب تاریخی شاهنامه با کتابهای پهلوی از قبیل : دینکرد، یادگار زریران ، کارنامه ٔ اردشیر پاپکان ، مادیگان چترنگ ، بوندِهشن و زند و هومن یسن بخوبی روشن میگردد. از آنجائی که در متن کارنامه اشاره به بازی شطرنج و نرد و خاقان ترک شده است ، میتوان حدس زد که گردآوری کارنامه یا خلاصه ٔ آن در قرن ششم میلادی در زمان خسرو اول (انوشیروان ) انجام گرفته است ولی از طرف دیگر ستایش پهلوانی ، اسواری ، هنرنمائی و زیبائی جسمانی که مکرر در آن آمده است مأخوذ از منابع خیلی قدیمی و از عادات زمان اشکانی و یا اوایل ساسانی میباشد، ولی پند و اندرزی که به اردشیر منسوب است (قسمت الحاقی ) باید از اختراعات دوره ٔ اخیر ساسانی باشد که عادت داشته اند احتیاجات خود را به صورت جملات اخلاقی به اشخاص معروف نسبت بدهند تا به این وسیله سرمشقی به معاصرین خود داده باشند. از طرف دیگر سبک و انشای محکم ، ساده و استادانه ٔ کارنامه خیلی قدیمی است و با سبک کتب پهلوی که بعد از اسلام تألیف شده فرق دارد از این قرار میتوان نتیجه گرفت که : کارنامه ٔ فعلی بی شک از ادبیات اصیل دوره ٔساسانیان بشمار میرود و قطعاً بعد از سقوط یزدگرد ویا در دوره ٔ اسلامی تنظیم نشده است . گرچه فردوسی همین داستان را به زبان بیمانند و فراموش نشدنی در شاهنامه نقل میکند، ولی از ارزش نثر ادبی این حکایت و سادگی آن چیزی نمیکاهد. بعلاوه تأیید میشود که فردوسی منابع خود را مستقیماً از متن های پهلوی و یا ترجمه ٔ دقیق آنها نگرفته ، بلکه اسناد او بر اساس پازند این متن ها یا ترجمه ٔ عربی و یا اطلاعات شفاهی که از دهقانان کسب میکرده قرار گرفته است . ولی ضمناً به این نکته بر میخوریم که تا چه اندازه فردوسی در اصالت ترجمه ٔ منابع خود کوشش و دقت به کار برده است (مانند: ترجمه های تحت اللفظی و استعمال لغات پهلوی ). و نیز پس از مقایسه خواهیم دید که متن کنونی اصیل تر از نسخه ای میباشد که فردوسی از آن استفاده کرده است . فردوسی تنها مترجم و شاعر نبوده ، بلکه اسناد گوناگون خود را با ترتیب و ذوق مخصوص بهم مرتبط کرده و نیز طبق شیوه و روش مورخین و نویسندگان زمان ساسانی بی آنکه به وقایع تاریخی لطمه وارد بیاورد ایجاد افسانه مینماید:
که رستم یلی بود درسیستان
منش کردمی رستم داستان .
رستم نیمه حقیقی و نیمه اساطیری او از قهرمانان تاریخی زنده تر و حقیقی تر مانده است ، کاری که شکسپیر از پرورانیدن قصه ٔ هملت و گوته از پرورانیدن افسانه ٔ دکتر فوست نمودند… (مقدمه ٔ کارنامه ٔ اردشیر پاپکان چ صادق هدایت ، تهران ۱۳۱۸). و نیز رجوع به یشتها تفسیر استاد پورداود ج ۲ ص ۳۱۴ و ایران باستان ص ۱۲۱۲ و ص ۲۵۳۰ و «کرد و پیوستگی نژادی او» نوشته ٔ مرحوم رشید یاسمی ص ۱۶۶ شود.

You might also like
3 Comments
  1. جواد مفرد کهلان says

    افسانه کرم هفتواد در اصل مربوط به بهرام گور است که پادشاه هپتالان را در سمت جیحون غافلگیر نموده و شکست داده و به قتل رساند. نام هپتال در معنی مربوط به هفت به هفتواد (هفت خانوار) ترجمه شده است. کرم داستان هفتواد از سنت کرم ابریشم پروری ختنی ها یعنی سرزمین کهن هپتالان یعنی ترکستان چین حالیه عاید شده است.

    1. جواد مفرد کهلان says

      یادم رفت بگویم که میش گشن یا قوچ وحشی (=کوروش) در اسطوره اردشیر بابکان در واقع سمبل ایزد آتش آریائیان یعنی آگنی/آذر بوده است. از اینجاست که به گفته کتسیاس در دربار هخامنشیان میانی نام پدر کوروش را آترادات یعنی مخلوق آتش گمان میکرده اند. در واقع نام کوروش را به معنی منسوب به کورو (قوچ وحشی) یعنی حیوان توتمی ایز د آتش گرفته و به واسطه آن پدر او را با آترادات پیشوای آماردان سردار قهرمان رهایی بخش دوره مادها (کیانیان) یکی به شمار آورده اند. این آترادات پیشوای آماردان همان کاوه آهنگر و همچنین رستم هفتخوان مازندران است که آشوریان را در پای حصار شهر آمل شکست داده و بنای ایران مستقل را در تاریخ پی ریخت (پیراشک محقق چک و دیاکونوف) کتیبه مربوط به لشکرکشی شانابوشو سردار آشوربانیپال به شهر آمل را نتوانسته اند خوب تفسیر کنند. به دلیل عدم اطلاع کافی از اساطیر ملی ایران که این واقعه را به خوبی به یاد نگه داشته اند.

  2. فهيمه says

    با سلام

    من خیلی دنبال این کتاب گشتم ولی نمی تونم پیدا کنم لطفأ اگر دارید این کتاب رو به من قرض بدید که از روش کپی بگیرم یا خودتون لطفأ کپی بگیرید و هر چقدر هزینش شد بگید که من تقدیم کنم ممنون.

Leave A Reply

Your email address will not be published.