معنی تاجر کَیروی نام
همین مه که با میوه و بوی بود
ورا پهلوی نام کَیروی بود
در شاهنامه، در داستان بهرام گور، در سبب تحریم خمر در عهد او میگوید که “مردی مه”، که بایست صاحب زمینها یا دیههایی باشد، از ناگهان در مجلس میخواری بهرام حاضر میشود و برای او شتروارها میوهها و گلها میآورد و خود نیز به میخواری مشغول میشود و در این کار افراط میکند و میگوید که هیچ این در من اثر نمیکند. اما در راه بازگشت به ده مست میشود و در جایی به خواب میرود. زاغ دو چشم او را بیرون میآورد و سپاهیان بهرام او را مرده مییابند.
نام کَیروی به چه معنی است؟
نظر به واژه های سنسکریتی کیراته و کیریته (تاجر) و شغل کَیروی در روایت فوق این واژه می تواند به معنی تاجر باشد. شهری به نام کیری در خراسان قدیم هم می تواند معنی منسوب به تاجر را بدهد و واژهٔ معرب قیراط و کراتیون یونانی هم با آن مرتبط به نظر می رسند.
किराट m. kirATa merchant
किरीट m. kiriTa merchant
کِرِتَ در اوستایی از مصدر کَر/کِر به معنی فراهم کردن و پایه گذاشتن و ساختن است.
لذا واژهٔ کرایهٔ فارسی و کَر سنسکریت به معنی باج راه با کَیری مرتبط می نمایند:
कर m. kara tax (مالیات، باج راه)
क्रयण n. krayaNa buying