معانی نام قوم سکا (تور)
The meanings of the name of the Saka tribe (Tur)
چنانکه از شکل مرکب توتم سکایی شیمیریای یونانی (شیر-بزکوهی-مار)/کوروشا (بزکوهی-سگبالدار) بر می آید این نام در نزد گروههای سکایی به معانی سگ درندهٔ بالدار (سیمرغ)، بزکوهی و مار گرفته میشده است. در نزد آسیانی ها، سکاهای بلوچستان، آن به معنی سگبالدار (سیمرغ) توتم بوده و نام بلوچ (بسلوچ) یادگار آن است. سکاییان قره باغ (ارتساخ) هم سگ را تقدیس می کرده اند. برخی سکاهای بالکان (نیاکان بوسنی ها و غیره) دارندهٔ توتم بزکوهی بوده اند. نام تور سکاها علاوه بر معانی پهلوان و غرنده در قفقاز به معنی بزکوهی (سمبل ایزد تور اسکاندیناوی) بوده است. سرانجام سکاهای کردستان و نیاکان صربها و نیاکان دربیکی تاجیکان مار را به عنوان توتم خویش داشته اند. بنا به هردوت الههٔ مادر سکاها به شکل نیمه زن و نیمه اژدها تصور میشده است.
نام سکا را بیشتر به معانی روان و گردنده و تیر انداز گرفته اند. ولی نام خدا-نیای اساطیری اوستایی ایشان تور (ایزد نیرومند رعد و برق) آن را با واژه های سکایی شاخ- (جهیدن برق) و سَکَ- (روان رفتن) مرتبط می سازد که از ایشان به ترکان رسیده اند. چون از سوی دیگر نام سکا لفظاً می تواند به معنی سنسکریتی آن جهندهٔ نیرومند باشد که هم مطابق نیا-ایزد تور سکاها و نیز همخوان صفت سه حیوان توتمی سکاها یعنی شیر، بزکوهی و مار است:
Śāka (शाक).-kaḥ, Power, strength, energy. jump
तुर adj. tura powerful, strong
तूरा ind. tUrA hastily
نام سکاییان کردستان یعنی کُرد نیز به معنی جهنده اشاره به توتمهای مار و بزکوهی ایشان بوده است:
कूर्द m. kUrda jump
نام های توتمی نیاکان کُردان
محمد عباسی در مقدمهٔ شرفنامهٔ امیر شرف خان بدلیسی به نقل از محمد امین زکی در کُرد و کُردستان می آورد: “بنا به اسناد آشوری در تمام سدهٔ سیزده پیش از میلاد، در ناحیهٔ کردستان حادثه ای رخ نداده است، مگر ظهور قومی به نامهای پاپهی و کورتی”.
و این نامها اشاره به توتم سکایی-سرمتی مار آنان (شاماران، شهماران) دارند, همچنین نامهای سوران و کُرمانج ایشان در این رابطه به نظر می رسند:
पापाहि m. pApAhi snake
कूर्द m. kUrda jump (jumping snake)
सुरा f. surA snake
कूर्म m. kUrma name of a serpent
بعدها منابع آشوری و اوستایی در کردستان از آنان تحت نام پسران ساخو (از تبار مار) و پسران دلیر ویسه (منسوب به افعی) و تئوژیه (از تبار مار) در سرچشمهٔ رود رنگها (دجله) یاد کرده اند:
स m. sa snake
विष m.,n. viSa poison
तायते{ताय्} verb 1 tAyate[tAy] protect, father
शय m. shaya (zhaya) snake
به نظر می رسد نامهای تاجیک (تا-اجیک) و تازی (تا-ازی، نام مردم عرب بنی طی، بنوحیه، اولاد مار) و سکا (در هیئت سا-کا) نیز به معنی از تبار مار باشند.
تور به عنوان نیای قبیله ای و ایزد رعد سکاها (ایندرهٔ هندوان، بهرام ایرانیان):
تور به معنی پهلوان در اسطورهٔ سکایی نقل شده از سوی هرودوت تحت نام یونانی هراکلس (پهلوان معروف) آمده است همان اسطوره ای که در شاهنامه به رستم داستان رستم و سهراب اختصاص داده شده است:
احتمال زیاد دارد نامهای هراکلس یونانیها (پهلوان معروف) در نزد سکاها، سورابهی (پهلوان معروف، سهراب) و تور (پهلوان) بوده است. چون گم شدن اسب هراکلس در سرزمین سکاها و در جستجوی آن ازدواج وی با الهۀ نیمه زن و نیمه مار آنجا و یادگار نهادن ابزار پهلوانی برای فرزندان آتی شبیه اسطورۀ رستم و سهراب می باشد.
सुरभि adj. surabhi famous
शूर m. sUra hero
आभा f. AbhA splendor
आभा f. AbhA glamour
तुर adj. tura strong
نام تور که در شاهنامه نام نیای اساطیری سکاها (تورانیان) است به همین شکل به اساطیر اسکاندیناوی راه یافته و جانشین پرون اسلاوها و توناراز ژرمن ها شده است.
منابع عمده:
١- تاریخ ماد دیاکونوف، ترجمهٔ کریم کشاورز.
٢- شرفنامهٔ امیر شرف خان بدلیسی.
٣- فرهنگ لغات سنسکریت نائینی و آنلاین.