درباره “بررسی نظام فکری و اخلاق جمعی ملل در اسطوره ها
چکیده،پیشگفتار و پیشینه ی تحقیق
دین ژاپنیها، یعنی شینتو، محور اصلی اساطیر آنهاست. شینتو به قوانین اخلاقی و پاداش و کیفر پس از مرگ اعتقادی ندارد و چنین اعتقاداتی همراه با آیین بودا ، به این سرزمین وارد شده است. «آیین شینتو دارای نسب نامه و کتاب خاص نیست و اصول آن متّکی بر نیایش طبیعت و نیاکان و احترام به خدابانوی خورشید، “آماتراسو” ، و اعقاب و منسوبان اوست» [۱]حتّی سادهترین اصول اخلاقی، که هر انسانی آن را مقدّس میداند، در این آیین جایگاهی ندارد. «موعظهی اخلاقی را در آیین شینتو راهی نیست و کلامی چون “در پی خواستهای دل بی ریای خود باش” با اطاعت از امپراتور همراه است. وفاداری و پرهیزکاری و اطاعت از والدین از مفاهیمی است که از سدهی ششم به بعد و از آیین کنفسیوس و بودا به این کیش راه یافته است»[۲]البته این به آن معنا نیست که زندگی پس از مرگ وجود ندارد، بلکه تقریباً تمام رسوم دینی آنان، برای رهایی از آزار و اذیّت ارواح مردگان خبیث است«میگویند مرگ غیر طبیعی، مانند مرگ ناشی از غرق شدن یا به قتل رسیدن، موجب کینه جوی شدن روح میرنده و آزار مردمان و بازماندگان میشود. برای آرام کردن ارواح کینه جو مراسم ویژهای برگزار میشود و این مراسم با خواندن اوراد و ادعیهی خاص همراه است . میگویند روح هر میرنده سی و سه سال سرگردان است و پس از این به آرامش دست مییابد. »[۳]اعتقاد به دنیایی پر از ارواح کینهجو، تا حدّی بر اندیشهی ژاپنیها حاکم شده است که حتّی مراسم تدفین مرده نیز، برای گریز از آزار و اذیّت روح اوست. رسوم و آیینهای آنها با عشق و امید به خدایان همراه نبود. به همین خاطر، انسانمحوری خاصّی بر اساطیر ژاپن سایه انداخته است و تلاش برای رضایت خدایان، پاداش آنها و نزدیک شدن به آنها معنا ندارد.
[۱] اساطیر ژاپن، ژولیت پیگوت، ترجمهی محمّد حسین باجلان فرّخی، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۸۴، ص۶۷
[۲] همان، ص۶۷
[۳] همان، ص۱۳۱