نام آذرخَش آتشکدۀ آذرگشنسب به معنی آتش پادشاهی بوده است
مسعودی در صفحۀ ۸۳ کتاب التنبیه و الاشراف که در سال ۳۴۵ هجری نوشته شده در مورد آتشکدۀ شهر شیز (تخت سلیمان، ماگشنسب=آذرگشنشب بزرگ) گوید: این آتشکده آذر خَش خوانده شده و آذر در فارسی یکی از نامهای آتش است و خَش در فارسی به معنی نیک است. هر یک از پادشاهان ایران، در هنگام تاجگذاری پیاده به زیارت آن می رفتند و آن را بزرگ و گرامی می داشتند. بسا هدیه و ره آورد و از هر گونه خواسته تقدیم آن میکردند و از هر سوی کشور نظیر ماهات و جبال (ماد) نذرها بدانجا می فرستادند.”
استاد پورداود معنی نیک برای خَش در آذرخَش را قبول نداشته و پیشنهاد هیئت آذر-رخش (آتش رخشنده و آتشین رنگ) را برای آن مطرح می نماید. ولی از توصیف آتش پادشاهی بودن خود این متن پیدا است که منظور از خَش همان خشَیۀ اوستایی یعنی پادشاه و پادشاهی است.