معنی نام گیلان و مازندران
مسلّم به نظر می رسد که طالشی ها (تَو-آلش ها، مردم منطقه درختان آلش نیرومند) همان داریتیان (مردم منطقه درختان) در منابع یونانی-رومی و دیلمیان (نیزه وران) – گیلها (منسوبین به بلعنده) همان کادوسیان (مار پرستان) بوده باشند. بی جهت نیست منطقه دینی کادوسیان، تپه مارلیک (لانۀ مار) بوده است:
गिल adj. gila swallowing
गिलन n. gilana swallow
दूषि f. dUSi poisonous substance
احتمال زیاد دارد نام مازندران از مزنه-درَ-ان گرفته شده باشد. یعنی محل درندۀ بزرگ (ببر). ولی به صورت مَئُذنه-داران معنی محل دارندگان خوشی را می دهد. به نظر می رسد به هر دو معنی درک میشده است. چون مسلم می نماید منظور از دیوان مزنی اوستا، آشوریان (ملت خدای خندان) بوده اند که در عهد خشثریتی مادی برای تسلیم او به شهر آمل لشکرکشی کرده و در زیر حصار شهر آمل از آتردات پیشوای آماردان سردار خشتریتی شکست خورده بودند. خشتریتی با کیکاوس شاهنامه و اوستا و آترادات با گرشاسب اوستا/رستم هفتخوان مازندران مطابقت دارد. پیروزی در این جنگ موجب استقلال ماد شده بود:
मादन adj. mAdana delighting