برگرفته از : کتاب آفرینش و مرگ در اساطیر/ تهران: انتشارات اساطیر۱۳۸۴
اشاره :
در باورهاى اسطورهاى، جهان به عنوان یک مخلوق که ساخته و پرداخته دست خدایان است؛ آغازى دارد و انجامى. آغاز جهان، آفرینش آن است که در اساطیر مختلف به شیوههایى گوناگون شکل مىگیرد. حوادث پایانى جهان مرگ این دنیاست، و جهان مانند هر مخلوق دیگر، پس از چند صباحى حیات، ویران خواهد شد. اما در پس آن ویرانى شروعى دیگر نهفته است که چرخه حیات به صورت مطلوبتر دوباره به حرکت درخواهد آمد، همانند انسان که روزى بهوجود آمده و روزى مىمیرد و پس از مرگ دوباره زندگى خواهد کرد.
آنچه در پى خواهد آمد نگاهى است اجمالى به باور اساطیرى اقوام و ملل مختلف جهان درباره پایان جهان.
اساطیر پایان جهان یا رستاخیز در بین بسیارى از اقوام و ملتها رایج است. این اساطیر مىتوانسته است به دو صورت: اول به قیاس با آفرینش و آغاز جهان و دوم ـ که صبغهاى فلسفى دارد ـ براساس وضعیت جامعه انسانى بهوجود آمده باشد. در نوع اول چون انسان براى جهان آغازى قائل است که طى آن جهان به دست خدایان بهوجود مىآید، به ناچار پایانى نیز خواهد داشت؛ زیرا براى اذهان بشرى تصور ابدیت و ازلیت مشکل بوده است به همین جهت جهان را محصور بین دو حادثه آفرینش و قیامت تصور مىکردهاند. این دیدگاه به نوبه خود از عوامل طبیعى و تجربه روزمره انسان پدید مىآید؛ زیرا همه چیز در اطراف انسان در حال کون و فساد و ایجاد و تباهى است. طبیعى است که این عادات ذهنى که بر پایه مشاهده طبیعت استوار است، براى انسانها به صورت قانون درآید که بتوان آن را به همه چیز تعمیم داد. در این میان، آنچه که از حوادث جارى این جهان، پایه اصلى قیاس براى تصور آغاز و انجامى براى جهان شده است، خود انسان، زندگى، خلقت، مرگ و جهان پس از مرگ است؛ یعنى انسان با قیاس از زندگى خویش که از دو طرف محدود به آغاز و انجام است براى جهان نیز این الگوى پیدایش و مرگ را جارى و سارى دانسته است.
دیدگاه دوم که باعث اعتقاد به پایانى براى جهان شده است؛ ناشى از توجیه و بیان فلسفه جامعه انسانى است. انسان تا زمانى که در این جهان زندگى مىکند پیوسته در کنار خوشیها، گرفتار مرارتها و تلخیهاى زندگى است. همیشه در کنار خوبیها، بدیها را مىبیند که گاه غالب و گاه مغلوبند. ظلم، قدرت، ثروت، شهوت، شهرت، آنچنان در زندگى اجتماعى انسان ریشه دوانیده است که زندگى را بر اکثریت مردم سخت و مشکل کرده است، گذشته از آن که بقیه نیز مشکلات خویش را دارند. بنابراین، چنین وضعیتى هرگز نمىتوانسته است انسانها را قانع کند و چون این ناهماهنگیهاى جامعه، از نظر انسانها به هیچ عنوان قابل اصلاح نبوده است، دست به خلق و تصور جهانى آرمانى زدهاند؛ دنیایى که در آن همه خیر مطلق است و شر را در آن راهى نیست. چون این مدینه فاضله در این جهان و با این مردمان قابل تصور نیست، پنداشتهاند که به ناچار روزى فرا مىرسد که خدا یا خدایان دست به کار مىشوند و این نظم موجود را که در واقع بىنظمى است، بر هم مىزنند و طرحى نو درمىاندازند. در آن هنگام است که دو جهان شکل مىگیرد: یکى براى نیکان و دیگرى براى بدان و هر دو ابدىاند.
اساطیر پایان جهان، در بین برخى از ملل مانند هندوها و یونانیها واقعا پایانى براى جهان است. پایانى که در طى آن همه چیز، چه نیک و چه بد، از بین مىرود و بار دیگر که خدا قصد آفرینش جدیدى کند همه چیز را دوباره از نو مىآفریند. اما در باورهاى دیگر اقوام مانند زرتشتیان، پایان جهان در واقع مرگى عمومى است که انسانها، بعد از آن به جاودانگى مىرسند. در واقع بنا بر این عقیده، آن حادثه، پایان عمر جهان نیست؛ بلکه تحولى عظیم در جهت بهبودى و عدالتگسترى است.
پایان جهان با حادثهاى ماوراء طبیعى صورت نخواهد گرفت بلکه همین عوامل طبیعى مانند باد، باران، زلزله و آتش هستند که در آن زمان رخ مىدهند و جهان را به ویرانى مىکشند. این حوادث در هر منطقه جغرافیایى که اسطوره پایان جهان دارند، با همان عواملى رخ مىدهد که براى مردمان آنجا آشناست؛ مثلاً در سرزمین پر بارانى مانند هند، بارانهاى طولانى است که سرانجام همه را در خود فرو خواهد برد و به عمر جهان خاتمه خواهد داد و یا در اساطیر اسکاندیناوى، زمستانى پیوسته و طولانى در پایان جهان رخ خواهد داد و پرواضح است که در آن منطقه، زمستان و سرماى طولانى مدت، بیشتر ایام سال را دربر مىگیرد.
در ادامه، اساطیر مربوط به پایان جهان را به تفکیک ملتها و اقوام بیان مىکنیم و اگر به ادیان آسمانى و دیدگاه آنان در این باره اشاره شود، قصد اسطوره پنداشتن آنها نیست بلکه صرفا جهت آگاهى و اطلاع بیشتر ذکر مىشوند.
الف) اساطیر یونان
یونانیان عمر حیات انسان را به پنج نسل تقسیم کردهاند. آنها معتقدند که نسل آخر که ما در آن زندگى مىکنیم، نسل آهن است. در این دوره، مردمان در پلیدى و زشتى زندگى مىکنند. طبیعت آنها نیز به سمت پستى و بدى گرایش دارد و در طى نسلهاى متمادى بدتر نیز مىشوند و هر نسلى پلیدتر از نسل قبلى است. در آن هنگام که انسانها از ارتکاب بدى، ناراحت نشوند و یا در پیشگاه بینوایان احساس شرم نکنند، «زئوس» که امیدى در اصلاح آنان نمىبیند، مردمان را از بین خواهد برد۱.
رواقیون فرقهاى با گرایشهاى فلسفى و عرفانى بودهاند که در یونان کهن مىزیستهاند. بنمایههاى اصلى عقاید آنان، همان اساطیر یونان کهن است با قدرى چاشنى نجوم و دیگر علوم جدید آن زمان. آنها درباره پایان جهان دیدگاهى مبتنى بر علم هیأت آن روزگار داشتند. آنها مىگفتند: هرگاه سیارات در دوره ثابتى از زمان به همان جایگاه پیشین خود و طول و عرضى که در آغاز داشتند، برسند؛ آتشسوزى پدید مىآید و هر آنچه را که وجود دارد، نابود مىکند. سپس کیهان درست با همان نظم و ترتیبى که پیش از آن داشته است، بار دیگر از نو برقرار مىشود؛ ستارگان دوباره در مدارهاى خود مىگردند و هر یک گردش خود را بىهیچ تغییرى در همان مدت زمان پیشین، انجام مىدهد. «بالبوس» به عنوان سخنگوى این مکتب مىگوید: «فلاسفه مکتب ما بر این باورند که تمامى جهان در آتش خواهد سوخت و این حادثه در آخرالزمان روى مىدهد. سپس از این آتش الهى، جهان جدیدى زاده مىشود و از نو با شکوه و جلال پدیدار مىگردد». زمان میان یک آتشسوزى و آتشسوزى بعدى؛ یعنى طول عمر کیهان را حرکت سیارات و ستارگان تعیین مىکرد و آن را سال بزرگ مىنامیدند. آنها معتقد بودند آتشسوزى زمانى صورت مىگیرد که خورشید و ماه و این پنج ستاره۲، دوره خود را تمام کنند و به همان وضعیت سابق خود، که در آغاز جهان داشتهاند، باز گردند. عدهاى طول این سال را ۱۰۸۰۰، برخى ۲۴۸۴ و عدهاى طول آن را ۶۴۸۰۰۰۰ سال برآورد کردهاند۳.
منابع :
۱ .همیلتون، ادیت (۱۳۷۶)، سیرى در اساطیر یونان و روم، ترجمه عبدالحسین شریفیان، تهران: انتشارات اساطیر، ص۹۱.
۲ .منظور از پنج ستاره، زمین، عطارد، زهره، زحل و مشترى مىباشد.
۳ .اولانسى، دیوید (۱۳۸۰)، پژوهشى نو در میتراپرستى، ترجمه مریم امینى، تهران: نشر چشمه، ص۱۱۵.
برگرفته از : کتاب آفرینش و مرگ در اساطیر/ تهران: انتشارات اساطیر۱۳۸۴
با سلام به شما گردانندگان این سایت
این جانب مهدی رضایی مولف کتاب آفرینش و مرگ در اساطیر هستم از شما خواهش می کنم به جای اینکه بخشهایی را از کتاب این جانب هر روز بدون معرفی نویسنده و ماخذ در سایتتان ذکر کنید مشخصات کتاب را به همراه معرفی آن در اختیار مخاطبان قرار دهید تا با این کار کمکی به مولف کرده باشید تا بخشی از زحمات وی در راستای تالیف این کتاب جبران شود
با سپاس
مهدی رضائی
مطالب عالی بود موفق باشید و ادامه دهید.
با سلام کتاب افرینش ومرگ در اساطیر تو بازار پیدا نمیشه میشه این کتاب رو تو سایت بزارین برا دانلود؟
من یک بار این کتاب رو دوران سربازی خوندم واقعا عالیه . اما کتاب رو به کسی دادم و از دست رفت . چطور میتونم کتاب رو تهیه کنم . شماره تماس من ۰۹۱۸۹۱۱۴۴۲۰ هستش . سپاس از شما