ریشۀ واژۀ تباشیر
این واژه شکلی از واژۀ تَوا- شیر یعنی محلول سفید نیرومند به نظر می رسد. نامهای دیگر آن کاش (روشن، درخشان) و نیشکر است.
تباشیر در لغت نامه دهخدا:
تباشیر. [ت َ] (اِ) چیزی باشد سفید که از میان نی هندی که بابانس و بنبو گویند برآید. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی). چیزی باشد سفیدرنگ مانند استخوان سوخته و آنرا از درون نی هندی برمی آورند که بنبو ۞ باشد. (برهان). نام داروی سردمزاج که آنرا به هندی بنسلوخیا ۞ گویند. (شرفنامۀ منیری). و آن دوائی باشد سپید قدری مایل به کبودی که از میان نی پیدا شود… و تباشیر دوای سپید که از نی پیدا میشود، فارسی است و طباشیر به طای مطبقه معرب آن است. (غیاث اللغات). صمغی است که از چوب خیزران بیرون می آورند. (فرهنگ نظام).