ریشۀ نامهای پلیته و فتیله
در لغت نامۀ دهخدا پلیتۀ ایرانی را مأخذ واژۀ فتیله دانسته اند. در فرهنگ معین بر عکس فتیله را که در اساس آرامی دانسته شده است، مأخذ پلیته دانسته اند. ولی پلیته و فتَ-ایله در زبانهای هندوایرانی معنی روشنی دارند:
पलित n. palita tuft of hair
पलित n. palita burning
पट m. paTa (fata, fita) piece of cloth
ila:The ratio suffix
چراغ غذاپزی و گرمایی نفتی را در آذری پیلَته می گوییم.
فَتیل در عربی به معنی بافته شده و نخ شکاف هستۀ خرما است. بر این پایه فتیله عربی و پلیته هندوایرانی است ولی تقدم با پلیته است که فتیله برای سوختن و ایجاد روشنایی است.