معنی خُمین
نظر به واژهٔ کوم کُردی و سنسکریتی به معنی محل جمع شدن آب که می توانست به صورت خُم بیان گردد؛ نامهای کمره (کومره، دارای تالاب) و تیمره (دارای آب گستردهٔ مردابی) کهن آنجا هم در این رابطه هستند:
कूम n. kUma pond
तामर n. tAmara water, pond
مطابق لغت نامه دهخدا:
(تیمره) تیمره. [ت َ م ُ رَ] (اِخ) تیمرهالکبری و تیمرهالصغری، دو ده است به اصفهان. (منتهی الارب). در اصفهان ۶۰ روستای قدیمی غیر از روستاهای جدید وجود داشت و تیمرهالکبری و تیمرهالصغری در شمار آن روستاها ذکر شده است. (از معجم البلدان). در تاریخ قم چند جای از تیمره (از روستاهای جاست) نام برده می شود و مخصوصاً در ص ۷۳ وجه تسمیه تیمره صغری و تیمره کبری را از قول ابن مقفع بیان می کند و با توضیحی که یاقوت در ذیل همین کلمه از قول هیثم بن عدی درباره وسعت اصفهان میدهد: «… مساحت اصفهان هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ بود.»… بنابراین وجود تیمرهٔ کبری و صغری در اصفهان و قم مباینتی نخواهد داشت: شهر قم را از برای آن قم نام کردند که در ابتدای حال مستنقع میاه بوده است یعنی جای جمع شدن آبها و آب تیمره و انار بدن زمین… جمع می شد و هیچ منفذی و رهگذری نبود. از اطراف تیمره و انار آب می آمد و بدین موضع جمع می شد. (تاریخ قم صص ۲۰-۲۱). تیمره کبری، ابن مقفع گوید که آن را به تیمر اکبرین خراسان نام نهاده اند. تیمره صغری، به تیمر اصغربن خراسان نام کرده اند و گویند این هر دو تیمره جای جمع شدن آب رودخانه ها بوده است… (تاریخ قم ص ۷۳).