معنی نام سنگسر (سگسر، سگسار، کاسپی)
موّرخان عرب در دوران بعد از اسلام سنگسر را در کتابهای خود رأس الکلب ثبت کردهاند و این جمله ترجمهٔ غلطی از نام سگسر (سگسار، سگ سرور) است که در کتابهای آنان راه یافته و به همین صورت نقل شدهاست. ابن اثیر اولین مرتبه سنگسر را سگسر خوانده و آن را رأس الکلب نوشته است؛ زیرا وی در ضمن تشریح فعالیتهای اسفار بن شیرویه مینویسد: «چون اسفار از ری به سمنان آمد محمد بن جعفر سمنانی او را از فرود آمدن بازداشت و نیز از رفتن به قریهٔ رأس الکلب «سگسر، سنگسر» مانع شد».
گفته میشود: زبان مردم این شهر سنگسری است که از زبانی جنس زبان مازندرانی (کاسپی، سگپرست) میباشد.
هیئت سنگسر نیز با توجه به واژهٔ سوَنگ-سر (سگ سرور) درست است:
शुनक m. shunaka (svang) dog
सार m. sAra main point
نام سکا (شکه) که با سنگسر مقایسه شده به طور عام معنی بزکوهی بوده است ولی نام کاسپی به معنی سگپرست، نام سنگسر نیز به معنی سگ سرور بوده و زبان سنگسری از نوع زبان کاسپی. بنابراین سنگسری ها از کاسپیان بوده اند نه از سکاها. نام سگسار به سکاها (تورانیان) اطلاق نشده بلکه آن نام مردم و منطقه ای در جوار مازندران بوده است. بنا به شاهنامه، نه سگسار ماند نه مازندران…. از سکاها تنها سکاهای تیزحود منطقهٔ قراباغ (سکاشنه، سیونیک) نام و نشان شان با سگ پیوند داشته است.