معنی کیدارَ و خُتلان و چغان
نام کیدارَ با سُغد (محل مرغزار خوب) مطابقت دارد و نام خُتَلان به صورت خویتَ-لان به معنی محل شادکامی و نام چغان به معنی مکان زعفران به نظر می رسد:
केदार m. kedAra field or meadow
सु- su- (“good”) (“pure” )
घास m. ghAsa meadow or pasture grass
khvita: pleasure
lan: place
منطقهٔ چغانیان (سرخان دریا، به معنی دارای زعفران فراوان) محل تولید زعفران بوده است. لذا خود چغان علی القاعده بر گرفته از جَوا (چَغَ) به معنی زعفران (دارای تأثیر و خاصیت دلنشین یا مطبوع دهان) به نظر می رسد:
सुरार्ह n. surArha saffron
जवा f. javA saffron
सप्रणय adj. sapraNaya having affection
zaf-rana: mouth-pleasure
در تأیید این نظر گفتنی است، نام زعفران در عربی خلوق بوده که در بعضی منابع این لغت به معنای بوی خوش اعلام شده است. شعور الصقالب از جمله نام های عربی زعفران است که بر اساس رنگ گیاه زعفران انتخاب شده و به معنای سرخ رنگ می باشد.