رد پای اهورامزدا و اهریمن در اسطورهٔ ابراهیم تورات و قرآن
در داستان برگزیدن پسر قربانی توسط ابراهیم بیان دیگری از گزینش بین اسحق (خندان، آشّور، بهمن) و اسماعیل (خدای با شکوه و دانا، مردوک، اهورامزدا) برای جانشینی وی می بینیم که با داستان زایش زروان و رقابت نخست زادگی و جانشینی اولاد وی اهورامزدا و اهریمن مرتبط میگردد. در بین النهرین گاهی آشّور (بهمن) و مردوک (اهورامزدا) معادل به شمار آمده اند. در تورات به نحوی آشکار تر رقابت جانشینی و نخست زادگی در مورد اولاد اسحاق (نوادگان ابراهیم) بیان شده است. در اسطورهٔ سکایی منشأ این اساطیر رقابت بین فرزندان تارگیتای (پدر عالی، آبرام، افرواک) است که به جانشینی کولاکسائیس (ابراهیم، پدر امتهای فراوان، جمشید) منتهی میگردد.
در متون غیر اوستایی، در دو نوشتار و پلاک باستانی مهم رد پای زروان (افرواک، بیکران) و دو پسر وی را می توان یافت. نوشتار رساله ای از راهبی مسیحی به نام یِزنیک کوقباتسی از بنیانگذاران کلیسای ارتدوکس ارمنستان (سده پنجم میلادی) است. در این رساله، مغان به ایزدی دیرینه به نام زروان باور دارند. به باور آنها زروان نخستین هستنده ی جهان بوده و پیش از او هیچ چیز وجود نداشته است و تاریخ هستی از زمانی آغاز می شود که زروان تصمیم می گیرد زاینده شود و چیزی بیافریند. زروان با این سودا هزار سال برای داشتن فرزند قربانی می کند و وقتی می بیند صاحب فرزند نشده تردید می کند. از قصد آغازین او و از هزار سال قربانی هایش اهورا مزدا و از تردیدش اهریمن زاده می شوند. هر دو اهورا و اهریمن در بطن او پنهان بودند تا آنکه زروان اراده کرد پادشاهی گیتی را به آن فرزندی دهد که زودتر زاده می شود. اهورا که خردمند بود از این اراده آگاه شد و آن را با اهریمن در میان گذارد. قرار بر این نبود که اهریمن نخست زاد باشد چرا که اهورا به دهانهٔ رحمِ زمان نزدیک تر بود، اما اهریمن با آگاهی یافتن از اراده زروان شکم او را درید و زودتر زاده شد و پادشاهی گیتی را از او خواست چرا که زروان پیمان بسته بود پادشاهی را به آنی دهد که نخست زاده می شود. زروان با دیدن موجودی تیره و زشت و بدبو گفت که او هرگز خواستار چنین فرزندی نبوده است. اما پس از اندکی اهورامزدا زاییده و آشکار شد فرزند موعود که قرار بود پادشاهی گیتی را داشته باشد، او، یعنی اهورامزداست. زروان باید پیمانی را که بسته بود نگه می داشت. پس پادشاهی را به اهریمن بخشید اما برای آن زمانی را معین کرد. او اهورامزدا را به جانشینی خود گمارد و بَرسَم و اشیای آیینی را به او بخشید و از او خواست تا همانطور که او پیشتر وجود اهورامزدا را خواستار شده بود، از این پس اهورا مزدا زروان را پرستش کند. به این ترتیب آفرینش هستی آغاز شد. اهریمن موجودات پلید و تیرگی ها، و اهورامزدا جانداران سودمند و نیکو را آفریدند. از کشمکش میان این دو گروه جهان به شکلی که می شناسیم پدید آمد.
ولی دیرینه ترین مدرکی که امروز از زروان داریم پلاکی مفرغی مربوط به سده ی هشتم یا هفتم پیش از میلاد است که در لرستان پیدا شده است. گیرشمن نقش روی پلاک را از آنِ زروان دانست. در این نقش ایزدی بالدار دیده می شود که از دوش راست و چپش دو ایزد خارج می شوند. این ایزدان شاخه هایی در دست دارند که مانند شاخه بَرسَم است. گمان می رود این دو ایزدی که از دوش ایزدِ نخستین خارج شده اند همان اهورا و اهریمن باشند که از دل زروان زاده می شوند و به نشانه ی چیرگی بر گیتی و مینو برسم در دست دارند. آنچه این احتمال را که این ایزد بالدار زروانست بالا میبرد اینست که سه گروه سه نفره ی مردان در این پلاک دیده می شود. یکی سه کودک یا نوجوان، دیگری سه مرد کامل و سومی سه پیرمرد را نمایش می دهد که می توان انگاشت گذر زمان را به تصویر کشیده است. برخی باور دارند با پیدا شدن این پلاک در لرستان می توان گمان کرد آیین زروانی از لرستان و ماد برخاسته و در این صورت باید آن را آمیزه ای از ادیان کهن ایلامی و آرای تازه ی آریایی های بومی یا نو آمده، دانست.