داستان قرآنی اصحاب کهف، اسطورهٔ سالموکسیس و دِکِنیوس مردم داکیا است
The story of the companions of the cave is the myth of Salmoxis and Deceneus of the Dacian people
بررسی نامهای پیامبر-خدایان ملی داکیا
(رومانی باستانی):
نام دِکِنیوس و زئوتای دانای سالموکسیس (به قول یوردانس همردیفان او) به معنی خدای گرگ و خدای علفزار هستند.
देव m. deva god
उट m. uTa grass
نظر به شرح هرودوت در باب سالموکسیس، او به منظور تزکیه نفس به زیر زمین مخفی خود می رود و بیش از سه سال بدون ارتباط با هیچکس در آنجا می ماند. هیئتی از نام سالموکسیس این پیامبر-خدای گِتهای سکایی گرگ پرست را می توان در سنسکریت با استناد به اسطورهٔ وی به معنی کسی گرفت که در مکان مخفی و زیر زمینی به تزکیه نفس مشغول شده است:
शीलमय adj. zilamaya consisting in moral character or good conduct
क्षेति verb 2 kSeti {kSi} reside in secret place.
و نام گبلیزیس وی به معنی خدای غار و جهان زیرین به نظر می رسد:
गभ m. gabha slit
लय m. laya dwelling
देव m. deva[s] god
شتر پیامبر صالح (ولس، نیک، ایزد جهان زیرین و حامی حیوانات) پیامبر قوم ثمود (مردم کناری، اوکرائینی ها) که از شکاف کوه زاده میشود در ارتباط با نام گبلیزیس (خدای غار و جهان زیرین) است که در اسطورهٔ صالح به معنی خدای جمل (شتر) گرفته شده است.
نام اصحاب کهف (یاران غار) و دقیانوس (دِکِنیوس) و سگ مقدس مرتبط با آن با اعتکاف زیر زمینی طولانی خود سالموکسیس و نام همردیفان دانای وی (دِکِنیوس و زئوتا) و ملت دارندهٔ توتم گرگ مقدس وی (داکیها/گتها) همخوانی دارد. در روایات قرآنی هم قوم ثمود (مردم اوکراین و داکیا) با مساکن کنده کاری شده در کوه (غار شکل) مرتبط هستند.
چون نام اساطیری تملیخا (تملیکا، اعتکاف کرده و برخود مسلّط شده) که باز آمدهٔ گروه اصحاب کهف به شمار رفته ترجمهٔ سامی خود نام سالموکسیس به نظر می رسد:
داستان اصحاب کهف طبق منابع اسلامی و مسیحی:
اصحاب کهف (یاران غار)، عدهای مؤمن مسیحی که در دوران دقیانوس (۲۰۱ -۲۵۱م) یکی از حکمرانان روم باستان زندگی میکردهاند. آنها جز یکی که چوپانی به همراه سگش بود، از اشرافزادگان و درباریانی بودند که دین خود را از دیگران مخفی نگاه میداشتند.
آنها پس از ظلم حکومت به سمت غار حرکت کرده و چون به غار رسیدند به خوابی عمیق رفتند و در حدود سیصد و نه سال خوابیدند. خداوند آنان را به گونهای قرار داده بود که هرکس به آنان مینگریست آنان را بیدار میپنداشت، در حالی که در خواب بودند. آنها پس از این مدت و بعد از بیدار شدن تصور کردند چند ساعتی بیشتر نخوابیدهاند. این تردید به گفته برخی، از آن جهت بود که آنان در آغاز روز، وارد غار شده و به خواب رفته و در پایان روز بیدار شده بودند. آنها بعد از بیداری، پیشنهاد کردند که یکی از آنان به شهر رفته و غذایی تهیه کند.
دربارهٔ این که چه کسی مأمور تهیه غذا شد، قرآن سخنی نگفته است اما طبق برخی روایات یملیخا یا تملیخا داوطلب این کار شد. وی پس از مراجعه، چهره شهر را دگرگون یافت و از همین رو بسیار شگفتزده شد.
تعداد و نام اصحاب کهف
در باره شمار اصحاب کهف در منابع روایی و تاریخی اختلافنظر وجود دارد. در منابع مسیحی تعداد آنها ۷ تن معرفی شده و برخی نیز آنان را ۵ و برخی نیز ۱۳ تن نقل کردهاند. همچنین نامهای آنان در منابع مسیحی عبارتاند از: مکسملینا، یلمیخا، دیمومدس (دیموس)، امبلیکوس، مرطونس، بیرونس، کشطونس. اما طبری نامهای آنان را اینگونه نقل کرده است: مکسلمینا، محسلمینا، یملیخا، مرطونس، کسطونس، ویبورس، ویکرنوس، یطبیونس و قالوش.
قرآن کریم اما هیچگونه تصریحی درباره شمار اصحاب کهف ندارد و صرفا به اختلاف مردم در عدد اصحاب کهف اشاره دارد. برخی آنها را با سگ همراهشان ۴ تن و برخی ۶ تن و برخی ۸ تن دانستهاند. برخی معتقدند قرآن، نظر سوم را پذیرفته است.
در قرآن
مقالهٔ اصلی: سوره کهف
آیات ۸ تا ۲۶ سوره کهف به داستان اصحاب کهف میپردازد. این آیات حاوی هدایت این اصحاب از سوی خداوند، ایمان و کشمکش آنان با کافران، پناهبردن به غار، معجزه زندهماندنشان به یاری خدا، بیداری مجددشان و برخورد با مردم، روشنشدن حقیقت و بیان جدالی که کافران با پیامبر(ص) در این مسئله داشتند، اشاره دارد.
طبق روایات مسیحی-اسلامی آنها مدت ۳۰۹ سال در غار در خواب بودهاند.
نقش گرگ-اژدهای مقدس داکیان (ولس) بر ستون تراژان