هنگامی که شعائر تدفینی به صورتی قابل قبول به اتمام میرسید، متوفا در حضور ۴۲ خدا و برخی خدایان دیگر، و در پیشگاه اوزیریس، یعنی داور بزرگ جهان فرودین، قضاوت میشد. متوفا بر پاکی روح خود گواهی میداد «اعتراف برعکس» و اعلام میداشت که در دوران حیات خود، تخلف و گناه جدی انجام نداده که البته تلاش وی این راستا، برای گذراندن این آزمون و فریب دادن داوران بوده است.
سپس، بخش دوم این آزمون در پی میآمد. این امر در حضور خدایان مختلفی صورت میگرفت. تحوت، خدای لکلک ـ سر، ایزد خرد و آموزش، ناظر بر ترازوی بزرگ بود، در حالی که مآت ایزد ـ بانوی عدالت، و آنوبیس، خدای هنر مومیایی کردن حضور داشتند، تا مطمئن شوند که همه شعائر به درستی اجرا میشود. الهه سرنوشت و تقدیر، درباره شخصیت فرد متوفا شهادت میداد و تحوت آن را بر لوح نوشتاری خود ثبت مینمود. روح متوفا، به صورت پرندهای با سر آدمی، حضور داشت و در انتظار نتیجه بود.
قلب متوفا، که مرکز ادراک و احساس تلقی میشد، به توسط آنوبیس بر کفّه ترازو قرار میگرفت و پرمآت که نماد ایزد ـ بانوی حقیقت و عدالت بود، در کفه دیگر ترازو نهاده میشد. اگر قلب متوفا با پر هموزن بود، برائت از گناه اعلام میشد و این حکم به توسط تحوت به ثبت میرسید و بیگناهی وی در دادگاه خدایان، مورد پذیرش قرار میگرفت. متوفا اجازه عبور به زندگی پس از مرگ را دریافت میداشت و مجاز بود تا حیات جاودانی خود را، در جهان فروردین اوزیریس سپری نماید. چنین کسی از سرنوشت دهشتناکی که در انتظار گناهکاران بود، رهایی مییافت و پیکر او، همچون جسم گناهکاران، خوراک حیوانات وحشی نمیشد، زیرا حیواناتی به صورت نیمه شیر نیمه تمساح و نیمه اسب آبی نزدیک ترازو کمین کرده بودند تا قلب کسانی که قادر به اثبات بیگناهی خود نبودند را، ببلعند.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷،ص۱۴۸
مرسی از زحمت های شما