در طی سلطنت کهن، برای اطمینان از تداوم تأمین آذوقه در مقابل پادشاهان و اشراف، وارث متوفا روزانه غذا و آشام برای گورها تهیه میکرد و همین امور، به توسط شاهان، در گورهایی که به اهرام متصل بود نیز، انجام میگرفت. اما این وظیفه، گاه مورد غفلت و سوءاستفاده واقع میشد و اشراف مجبور بودند شیوههای دیگری، جهت تأمین و تداوم آن در رابطه با تهیه مواد غذایی، برای زمان بعد از مرگ خود بیابند و در همین زمان بود که کاهن کا، معرفی و منصوب میشد. مطابق با موقعیت و طبقه اجتماعی فرد، کاهن کا و اخلاف وی، موظف بودند که مراقب گورهای شخصی باشند و نیازهای روح یا کا را تأمین کنند. اما، این شیوه نیز خالی از اشکال نبود و بالاخره، مالک مقبره مجبور شد، فقط به نقاشی بر روی دیوارهای مقبره اکتفا کند این نقوش شامل فهرست و جزئیات زیاد و مشتمل بر طرحهایی بود که کارگران را مشغول تهیه غذا نشان میداد. آنان امید داشتند که این طرحها، بعد از مرگ، فعّال و قابل استفاده شوند تا آذوقه مورد نیاز متوف را تأمین کنند.
در این دوره، بسیاری از اسطورهها، در رابطه با زندگی خورشیدی شاه بعد از مرگ، به وجود آمدند و احتمالاً به توسط کاهنان با نفوذ، و به ویژه به وسیله کاهنان رع در هلیوپولیس، شکل گرفتند. با وجود این، عوامل سیاسی، اقتصادی و مذهبی موجب اضمحلال و فروپاشی سلطنت کهن، یعنی عصر مهم ساخت اهرام شدند. دوره بعد، عصر تمرکززدایی بود و شاهزادگان بومی قدرتمند شدند و به صورت حکام کوچکی در مناطق خود، درآمدند. فروپاشی قدرت، و تجزیه سرزمین، و شکست مطلق فرمانروایی، منجر به تغییر اساسی در باور زندگی بعد از مرگ شد. اکنون، شاهزادگان معمولی و حتی، مردم عادی نیز، هنگامی که توانستند مزد کارگران خود را بپردازند به ساخت مقبرههای محلی، همراه با لوازم تدفینی، برای در اختیار داشتن زندگی پس از مرگ به صورت مستقل و بدون تکیه بر دستور شاه، جهت خود پرداختند. حتی با بازگشت عصر سلطنت قدرتمند و تمرکز یافته میانه، اعتقاد به زندگی بعد از مرگ، در نظر توده مردم از میان نرفت. در برابر این پس زمینه، پرستش اوزیریس در سراسر مصر رواج یافت و مشهورترین اساطیر مصری درباره این آیین، پا گرفت.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷،ص۱۵۰
با سلام و درود بر شما
ضمن عرض تشکر از اطلاعات خوب و جامع تان من کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی هستم دوست داشتم اطلاعاتی مبنی بر اینکه در زمان ایران باستان اعتقادات مردم مبنی بر دنیای پس از مرگ و اعتقاداتشان به دوزخ چه بوده است حاصل کنم البته اگر برای شما امکان داشته باشد . از لطف شما سپاسگزارم.
با سلام
اعتقادات مردم ایران در این باره طی دوره های مختلف متغیّر بوده (که البته اختلاف ها اساسی نیست). امّا تفکّر غالب در زمان ساسانیان (و تا حدودی اشکانیان و هخامنشیان)همان اعتقادات زرتشتیان می باشد که در اوستا قابل مشاهده است.اعتقادات زرتشتیان در این باره (ضمن اختلافات فراوان) شباهت های غیر قابل انکار،جالب و قابل تأمّلی با اسلام و عرفان اسلامی دارد که به عقیده ی شخصی من یکی از نشانه های آسمانی بودن تعالیم زرتشت (البته قبل از تحریف) می باشد. برای مثال اینکه روح مرده تا سه روز پس از مرگ در کنار جسد می ماند و یا اینکه ارواح انسان ها پس از پاکسازی به اهورامزدا می پیوندند(شبیه فنای فی الله در عقاید عرفای اسلامی). چون متأسفانه در حال حاضر در سایت مقاله ی جامعی در این رابطه نیست . شما را ارجاع می دهم به منابع زیر:
۱-اوستا
۲-پژوهشی در اساطیر ایران/مهرداد بهار(و دیگر کتابهای ایشان)
۳-شناخت اساطیر ایران/جان راسل هینلز/انتشارات اساطیر
از این وبلاگ هم بازدید کنید مطالب خوبی دارهjalaltaheri.mihanblog.com