بدین ترتیب، همه انسانها دارای روحاند، بعضی قوی و برخی ضعیف. حیوانات، گیاهان و عناصری همچون آب، باد و آتش صاحب روحاند. خورشید و زمین روح دارند، زیرا آنان دارای نیروهای آفرینشیاند که بر زندگی آدمی تأثیر میگذارند. ارواح نه فقط ستوده میشوند، بلکه به وسیله جادو تحت نظارت قرار میگیرند. این امر ضرور است زیرا، هم روح بد و هم روح خوب وجود دارد، مانند روح نامادری[در افسانه روح و درخت] که شاید جادوگر بوده است. این مطلب که نامادری متوجه کارهای دخترخوانده خود میشد، نشاندهنده آن است که وی، جادوگری با روح پلید بوده است. گاه آدمی آگاهی ندارد که تا چه حد، برای دیگران موجب رنج و آزار میشود. سواهیلیها برای این کار، واژهای مخصوص دارند که به صورت کیسیرانی و به معنای کسی است که حضورش موجب بدیمنی میگردد.
مفهوم اصلی خیر و شر آفریقایی، با آن چه که در مسیحیت وجود دارد، متفاوت است. مفاهیم خیر و شر نزد انسانها بر پایه زندگی آنهاست. برای اکثر جوامع آفریقایی، اعتلای خانواده امری مهم به شمار میرود. ایل یا قبیله باید بر فرزندان پسر بیفزاید، زیرا وجود دستهای بیشتر، کمک بیشتری به کشاورزی و گلهداری است. یک خانواده پرجمعیت در آفریقا، منبعی افتخارآمیز و دارای مرتبه والای اجتماعی است (این اندیشه خانواده پرجمعیت نزد مسلمانان نیز، به همین نحو وجود دارد و خانواده کمتر از ده نفر را، خانواده ناتمام مینامند[البته این تلقّی نادرست آقای کاوندیش در رابطه با اسلام است که در جای جای کتابش از اینگونه موارد دیده می شود.همانطور که می دانیم رتبه انسانها در اسلام به جمعیت خانواده نیست؛بلکه بنا بر تصریح قرآن به تقواست]).
همه چیزهایی که موجب رفاه خانواده میشود خوب، و تمامی چیزهایی که باعث بیماری و مرگ میگردد بد و شرّ است. به عنوان مثال، زنی که فرزندانش میمیرند، تصور میشود که فرزندان خود را میخورد و این بدان معناست که زن، از نیروی فرزندان، جهت اجرای جادوی بد خود، استفاده میکند. به نظر میرسد که هر گونه بیماری در نتیجه کار و عملکرد بد روح رخ میدهد و اگر گناه آن به گردن نیاکان نباشد، حتماً، کار جادوگر است. برخی از حیوانات دارای ارواحی با توانایی شرارت آمیزند.
به طور کلی، جادوگر کسی است که روح شریر او میبایستی با نیروی زندگی انسانهای دیگر تغذیه کند. واژه نیروی زندگی در اینجا، برای توجیه واژههای دیگر در زبان آفریقایی به کار میرود. جادوگران غالباً زندگی افراد ضعیف همچون کودکان را میگیرند. و از آن جا که مرگ و میر کودکان در بسیاری از نقاط آفریقا، میزان بالایی یعنی در حدود ۵۰% را شامل میشود، بنابراین تعجبآور نخواهد بود، اگر اتهامات جادوگری بسیاری وارد آید. کاربرد جادوگری در اینجا، انحرافی است، زیرا جادوگری یک هنر یا یک صنعت به شمار نمیرود، بلکه خصوصیتی مادرزادی محسوب میشود که شخص با آن، متولد میشود و این سرنوشت او است، درست به همانگونه که برخی ناتوان به دنیا میآیند. جادوگر دارای آمادگی برای پذیرفتن حوادثی همچون جنون دزدی، یا دارای نیرو جهت برقراری احساس متقابل است. حضور شر فقط به گذشت زمان مربوط میشود. ساحره، از جادوگر، قدرتمندتر است. وی مجبور به استفاده از جادو نیست، ولی به خاطر علاقه به شرّ، اینکار را انجام میدهد. برخی بر این باورند که ساحره خود، یک روح پلید است، ولی آن قدر نیرومند است که میتواند روحهای دیگر را تحت اختیار بگیرد و آنان را، وادار به انجام برخی کارها بکند. وی میتواند طلسمی از چوب یا اشیای دیگر را به مانند پرندهای، به پرواز درآورد، درست بدان سو که ساحره فرمان میدهد، زیرا فرمان برنده، به موجب رأی سرور خود، یک قربانی است و میبایستی آزار ببیند. با همین روش است که یک ساحره میتواند، با ایجاد وحشت، کلّ جامعه را، تحت نظارت خویش درآورد.
در بسیاری از نقاط آفریقا، این وحشتی حقیقی و تکراری است. گزارشهای متعددی از مبلغین و پزشکان در دست است که ناظر بر این امر بودهاند. یک معلم در زامبیا نوشت: که مرد جوان، برای معشوق بیوفا، چیزی را در شب هنگام فریاد زد و دخترهایی که در خوابگاه مدرسه بودند، آن را شنیدند و هراس زیادی به آنان دست داد و همه آنها از بستر بیرون پریدند و از پنجرهها، در دل شب، گریختند و بعضی، هرگز بازنگشتند. علت این ترس هرگز معلوم نشد. هیچکس جرأت نکرد حرفی برند. در مالاوی، مردی فرزندان خود را، یکی پس از دیگری، از دست داد و سرانجام، به این نتیجه رسید که مادرش یک جادوگر است. سپس مرد، به نزد ساحرهای رفت و مقادیری پول به وی داد تا مادرش را از بین ببرد. ساحره جادوی خود را به کار بست و پیرزن درگذشت. داستانهای واقعی بسیاری، از این دست وجود دارد. برخی از آنها، درباره بیمارانی است که از پزشک غربی خود میخواهند که برای آنان درمانی جهت امور جادوگری تجویز کند. پزشک مشکل جسمی جدی در بیمار نمییابد، اما بیمار ضمن چند هفته تلف میشود. این زمینه نیازمند پژوهشهای بیشتری است اما روشن است که در آفریقا، اسطورهها هنوز زندهاند و به صورتی مؤثر و مداوم، بر رفتار و زندگی مردم تأثیر میگذارند.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷
سلام خسته نباشید من دوست دارم بیشتر در مورد جادو وجادوگری در مورد امریکای جنوبی بدونم وروشهای جادوی اونها وراههای باطل کردنش البته جادو وجادو گری قبل از میلاد مسیح با تشکر فراوان