بر اساس یک اسطوره هاوایی (پولینزی) مائویی به همراه برادرانش به صید ماهی میرفت. وی با آن که ماهیگیر زبردستی نبود، در نیرنگبازی مهارت داشت. غالباً زمانی که برادرانش مشغول صید ماهی میشدند، مائویی ماهیهای صید شده آنها را، از قلابشان باز میکرد و به سر قلاب خود میانداخت و ادعا میکرد که ماهیها از آن اوست، سرانجام، برادرانش خشمگین از کارهای او، از بردنش برای صید ماهی، سرباز زدند. مادرش وی را به سبب ناکامیاش در صید ملامت کرد و او را به نزد پدر فرستاد تا قلاب ماهیگیری توانمند و معجزهگر با نام مانایی ـ کا ـ لانی را از او بگیرد. زیرا وی، با آن قلاب میتوانست همه ماهیان را به دام بیندازد. مائویی نیز چنین کرد و هنگامی که برادرانش برای صید ماهی میرفتند، به داخل قایق آنها پرید و کوشید به آنان ملحق شود. آنان گفتند قایق کوچک است، و او را به دریا انداختند که تا ساحل شنا کند. در آن صید، برادرانش فقط یک نهنگ شکار کردند. مائویی به آنها گفت که اگر وی را با خود میبردند، میتوانستند ماهیهای بیشتری صید کنند.
سرانجام، آنان اجازه دادند که مائویی به همراه آنان به جایی بسیار دورتر از ساحل جزیره مائویی بیاید. این بار هم فقط نهنگ به چنگ آنان افتاد و برادران سرزنشکنان سراغ ماهیهایی را گرفتند که وعده داده بود. مائویی سپس، مانایی ـ کا ـ لانی را با طعمه بوتیمار منقار قرمز، که پرنده خاص مادش هینا بود، به دریا انداخت. بعد، وردی خواند تا، نیروی قلاب بیشتر شود و اولوآ که نوعی ماهی بزرگ بود را بگیرد. بستر دریا به حرکت درآمد، خروشان و متلاطم شد. ماهی قایق را دو روز، با ریسمان و قلاب در میان موجهای عظیم میکشید. سرانجام ماهی، خسته و ریسمان شل شد. مائویی به برادرانش گفت که طناب را محکم بکشند، با این کار زمین شروع به بیرون آمدن از زیر آب کرد. مائویی به آنها گفت برای آن که ماهی را نگاه دارند، به پشت سر نگاه نکنند. یکی از برادران اطاعت نکرد، ریسمان گسست، و زمین به صورت یک رشته جزیره ماند.
داستانهای مائویی تداول بسیاری دارند. روایت اصلی داستان صید زمین، احتمالاً به اسطوره همه نواحی اوقیانوسی نزدیک است. حتی در میکرونزی در کارولینای غربی، ماهیگیری به نام موتیکتیک وجود دارد، نامش به وضوح، با نام مائویی تیکیتیکی پولینزیایی در ارتباط است. سایر معجزات مائویی، عبارتند از: افراشتن آسمان برای به دام انداختن خورشید تا حرکت آن در آسمان کند شود؛ آفرینش اولین سگ (غالباً از برادرزنش)؛ کوشش برای نابود ساختن الهه مرگ، که با شکست مواجه میشود و خودش نابود میگردد. مائویی اساساً قهرمانی محبوب است که در اصل، نیروهای وی مورد تأکید نیست. داستانهای مائویی، بخشی از اسطوره کاهنی به شمار نمیرود، اما نزد اقوام اوقیانوس آرام، از شهرت خاصی برخوردار است.
اسطوره ماهیگیری، بر تأکید این حقیقت پای میفشارد که فرهنگهای میکرونزی و پولینزی اصولاً، فرهنگهایی جزیرهایاند و زلاندنو، دارای بزرگترین سهم، از این توده است. دریا و متعلقات آن، اهمیت بسیاری دارند. موضوعات مربوط به زورق و ماهیگیری در اساطیر و افسانهها، بارها، تکرار شدهاند. در داستان نائورو، یک صدف اصل و اساس جهان را تشکیل میدهد. ماهیان، حیوانات و پرندگان غالباً نقش اسطورهای بر عهده دارند، به ویژه در پولینزی، گاه تجلی یک خدا یا یک روحاند. برای مثال مائوری، از نوعی سوسمار میترسید که گویا صورت مادی ویروی دیو بوده است.
منبع:ریچارد کاوندیش،اسطوره شناسی:دایرهالمعارف مصوّر اساطیر و ادیان مشهور جهان، ترجمهی رقیّه بهزادی، تهران،نشر علم،چاپ اوّل،۱۳۸۷