سه یادداشت جداگانه دربارۀ نام مخاصم اژی دهاک

سه یادداشت جداگانه دربارۀ نام مخاصم اژی دهاک یعنی ترائیتنه که تحت این نام، کوروش (فریدون) و معبودش مردوک و پدر وی ائا/انکی یکی شده اند:

وجه تمایز و اشتراک ثراتئونه اوستا با تریته و ترائیتنه ودایی:

از قرار معلوم در اسطورۀ ودایی تریته/ترائیتنه، کوروش سوم و معبودش (مردوک) در هم آمیخته و یکی شده اند. نام تریته در مفهوم محافظ و نگهبان مترادف نام کوروش در زبان عیلامی است و هیئت ظاهری نام مردوک در زبانهای هندوایرانی می توانست به معنی مار افعی (مر- دوهکهه= اژی دهاک) گرفته شود. تریته (محافظ یا سومی یا منسوب به آب) فرزند آپتیه (مستقر در آبها= ائا) یکی از خدایان کم اهمیت ودایی است که در همان مقام مردوک (معبود کوروش) کشندۀ تیامات اژدهای چند سر (اژی دهاک سه سر) است. ثراتئونه در مقام کشنده اژی دهاک (آژدهاک، آستیاگ پادشاه) خود همان کوروش (فریدون) است ولی ترائیتنه (دارنده تن سه برابر) که توسط ایندره (کشنده دشمن) حمایت میشود در اساس نه قابل مقایسه با ثراتئونه (منسوب به رود سیلابی= کوروش) بلکه قابل مقایسه با معبود وی مردوک و مخاصمش اژی دهاک سه سر (تیامات دارنده سه سر= ترائیتنه) است که طبق باورهای ایرانی سرانجام توسط پهلوان دشمن شکن اوستایی گرشاسب/رستم (شکست دهنده “دیوان مازندران= آشوریان”) در مقام مردوک بابلی، نابود میشود. چنانکه گفتیم ضّحاک (خندان) و اژی دهاک (اژدها وش) در مقام خدایگانی مطابق آشّور (خندان) و مردوک (دارنده سمبل مار موش هوشو) هستند.


ارتباط نام تریتهه/ترائیتنه ودایی با ترایتون یونانی ها و ثراتئونه اوستا

اِئا (ایزد معبد آبها) که کشندۀ اژدهای آپسو (ایزد آبهای شیرین) است و پسرش مردوک (گوساله رب النوع آفتاب) –معبود کوروش- که کشنده اژدهای ماده تیامات (الهه آبهای شور) است در اساطیر هندوایرانی به صور تریتهه و ترائیتنه و ثراتئونه (مربوط به آب و رود) با کوروش هخامنشی (مرد سیلاب مانند) در هم آمیخته اند. این نام به صورت ترایتون (خدای آبها) به اساطیر یونانی رسیده است و پسر پولوتون (خدای دریاها) به شمار رفته است. ائا و مردوک در اساطیر ودایی هم به صورت آپتیه (مستقر در آبها، اَپم نپات) و تریتهه/ ترائیتنه (منسوب به ایزد آب) یاد شده اند. موضوع در هم آمیختن کوروش (فریدون) با معبودش مردوک پسر ائا و خود ائا باعث شده است که کوروش به عنوان یک پیشدادی (آگرادات) نه از میانۀ سلسله نوذریان بلکه سر سلسله آن تصور گردد و در تاریخ اساطیری ایران به عقب برده شود. ولی عنوان شاهنامه ای فریدون در معنی منسوب به دوست منش می تواند هم اشاره به نام هخامنش سرسلسله هخامنشیان و هم عنوان هخامنشی خود کوروش بزرگ بوده باشد.

معانی آثویه (ثروتمند و غنی و مستعد و لایق)

نظر به کلمات اوستایی اَئوذَ (آب بسیار) و وَیَ (گسترده و عمیق) این معنی از نام اِئا (ایزد آبهای ژرف) پدر ترائیتنه (دارنده تن سه برابر)/مردوک (معبود کوروش هخامنشی) کشندۀ آپسو (اژدهای آبهای شیرین) و نیز خود نام اوستایی کوروش یعنی ثرَاِتئونه (مرد سیلابی= کوروش) بر خاسته و این نام اساطیری و دینی در عنوان فریدون آثویان (کوروش هخامنشی) به جای نام پدر وی کمبوجیه (کامیار از ثروت و خوشی= آثویه) نشسته است. از آنجایی که جزء وَیَ معنی پرنده نیز می دهد لذا به نظر می رسد اسطوره اوستایی پائوروَ قایقران (قایقران آسمانی) که فریدون وی را به صورت کرکسی سه روز و سه شب به پرواز در آورد، از معنی دیگر همین نام آثویه (در هیئت اَئوذَ-ویه) اخذ شده است که شبیه داستان پرواز دادن کبوتر نوح (اوتناپیشتیم) یاری شده توسط خداوند زمین و دریا و خرد، ائا/انکی می باشد.

ولی استاد پورداود در یادداشتهای گاثاها صفحه ۲۴۱ کلمۀ اَئوذَ را به معنی دوست داشتن و ارج نهادن گرفته است. بر این اساس این واژه در نامهای پدر کوروش/فریدون یعنی آثویه (در هیئت اَئوثو-ویه) و کمبوجیه (کمبو-اوزیه) در معانی دوستدار بوی معطر به هم رسیده و آنها را مترادف نشان میدهد. هیئت کی اوز (کیوجی) نام پدر فریدون (کوروش) نیز از همین کلمه اوستایی اَئوذَ به نظر می رسد. در فقرات ۶ تا ۸ یسنا ۹ در رابطه با این مفهوم، آثویه دومین افشرنده شیره مقدس هوم به شمار آمده است که در پاداش این عمل پسری چون فریدون از خاندان نجیب و توانا به او داده شد.

اَتهویکه (اَثوی-کَ) که حاوی نام آثویه (به اوستایی و پهلوی یعنی ثروتمند) است، در سانسکریت به معنی بهتر و نجیب آمده است.

اژی دهاک (دارای نشان مار سمّی) در مقام خدا بیشتر مطابق همان اینشوشیناک و مردوک معبود کوروش است نه خود وی و از سوی دیگر اژی دهاک در مقام پادشاه مخاصم کوروش همان آژدهاک خبر موسی خورنی یعنی همان آستیاگ است. گرچه در شاهنامه هم خود فریدون در سر راه فرزندان اساطیری قوم اش سلم (سئورومات، مارپرست) و تور (سکا، بزکوهی) و ایرج (آریا، شیر نجیب) به صورت اژدها ظاهر میشود.
نام کوروش در عیلامی و حتی در زبانهای ژرمن پرستداری کننده و نگهبانی کننده معنی می دهد. در خود زبانهای هندوایرانی کوروش بیشتر معنی رود سیلاب مانند و قوچ وحشی/بزکوهی مانند را می داده است. از اینجاست که در خواب آستیاگ کوروش را به معنی سیلاب مانند گرفته اند و در خواب دانیال نبی به معنی قوچ وحشی دارای دو شاخ (ذوالقرنین). طبیعی است که مردم مختلف امپراطوری بزرگ کوروش هر کدام به یکی از این معانی و همچنین به معنی خورشید مانند می گرفته اند. مغان نام کوروش را به معنی مرد سیلابی گرفته و آن را در اوستا به صورت ثراتئونه (مرد رود مانند) آورده اند. نام شاهنامه ای فریدون وی را از سویی می توان به معنی مرد سیلاب مانند و از سوی دیگر به همان معنی دوست منش (هخامنش در زبان پارسی) و کوروش در زبان عیلامی گرفت.

You might also like

Leave A Reply

Your email address will not be published.