زئوس پدرش بود و مایا دختر اطلس،مادرش.به دلیل مجسمه بسیار مشهوری که از او وجود دارد ،چهره اش برای ما آشناتر از چهره خدایان دیگر است.هرمس خوش اندام و زیبا و چابک بود.او کفشها یا سندلهای بالدار به پا می کرد . بر کلاه کوچکش و همچنین بر عصا یا چوبدستش که آن را کادوسئوس می خواندند بالهایی هم داشت.او ایلچی و پیام رسان زئوس بود که«با چنان شتابی پیش می تازد که انگار او خود می رود تا به آن فرامین عمل کند»
در خیل خدایان اولمپ نشین جسورترین و فریبکارترینشان بود،و در حقیقت دزدی استاد بود و این کار را حتی آن هنگام که فقط یک روز از تولدش می گذشت،یعنی پیش از آنکه نخستین روز تولدش به سر آید ،آغاز کرد:
کودک در طلوع روز به دنیا آمد،
و شب از راه نرسیده بود
که گله آپولو را دزدید.
البته زئوس او را ناگزیر ساخت گله را مسترد دارد،و آپولو نیز با گرفتن یک چنگ که تازه اختراع کرده بود و آن را از کاسه لاک پشت ساخته بود ، وی را مورد عفو قرار داد.شاید بین این روایت اولیه و این حقیقت که وی خدای تجارت و بازار بود و پشتیبان سوداگران،پیوندی وجود داشته باشد.درست بر خلاف این ویژگی هایی که به وی نسبت می دهند ،او راهنمای جدّی مردگان بود و چاووش خدایان که ارواح را به آرامگاه ابدیشان رهنمون می کرد.حضور وی در داستانهای اساطیری بیش از سایر خدایان است.