فتوحات حمزۀ حمزه نامه متعلق حمزه بن آذرک خارجی و جانشینانش برادران یعقوب و عمرو است:
نظر به کشورگشایی های حمزه بن آذرک خارجی به درستی بن مایۀ کشورگشایی های امیر حمزۀ حمزه نامه را به او منسوب می دانند. خصوصاً اینکه عمرو عیار، دوست تمام دوران امیر حمزه در تاریخ به وضوح مطابق عمرو لیث صفاری برادر یعقوب لیث از عیاران سیستانی پیرو حمزه بن آذرک خارجی است. جالب است که خود عنوان لیث این برادران مترادف با حمزه به معنی شیر درنده است.
در حمزه نامه هارون الرشید، مخاصم بغدادی فریبکار حمزه بن آذرک خارجی را با انوشیروان تیسفون جایگزین نموده اند تا از نظر زمانی حماسۀ کشورگشایی حمزه بن آذرک و یعقوب صفاری به حمزه ابن عبدالمطلب منتقل گردد.
حَمزه پسر آذَرَک شاری معروف به حمزه بن عبدالله خارجی یکی از ایرانیانی است که علیه حکومت خلفای عباسی قیام کرد. قیام او در اواخر سدهٔ دوم هجری در سیستان آغاز شد. او از خوارج بود و نسب خود را به زو طهماسب میرسانید و یکی از یاران حضین خارجی بود که پس از مرگ خضین با کشتن یکی از کارگزاران عباسی، به مرتبه و شهرت والایی دست یافت و با جمعآوری گروهی از خوارج سیستان و حجاز در سال۱۷۹ قمری، علم شورش برافراشت. وی که از فرقههای عجارده بود، نبرد با قدرت حاکم ظالم و سلطان جابر و عاملین وی را واجب میدانست و به کشتن آنها میپرداخت و حتی از کشتن کودکان آنها نیز ابایی نداشت. به دنبال این ماجرا، عاملان خلیفه در صدد مبارزه با وی برآمدند. در سال ۱۸۲ قمری، سپاهی به فرماندهی علی بن عیسی بن ماهان عازم سرکوب حمزه شد ولی نبردی به شدت شکست خورد و تلفات سنگینی بر لشکرش وارد شد و خود نیز به خراسان گریخت و در نتیجه خوارج توانستند شهرهای بادغیس، پوشنگ، هرات و ترشیز را غارت کرده و بیهق را برای یک هفته صحنه تاختوتاز خود قرار دهند. علی بن عیسی بن ماهان که توان مقابله با شورش حمزه نداشت، نامهای برای هارون الرشید فرستاد تا وی را از عاجز بود عاملانش در سرکوب آگاه کند؛ بنابراین هارون متقاعد شد که درصدد سرکوب حمزه برآید پس هنگامی که در گرگان بود، نامهای تطمیعکننده و تهدیدآمیز به حمزه نوشت و از وی خواست تا مطابق احکام قرآن و سنت پیامبر عمل کند و از کشتن عاملین و کارگزاران وی بپرهیزد. اما چون حمزه از کل بنیاد خلافت عباسی رو قبول نداشت و آن را ظالمانه و غاصبانه میدانست، در جوابیه ای صلاحیت دینی و اخلاقی هارون را برای جانشینی پیامبر منکر شد و برای تحقیر وی، خود را عبدالله و امیرالمؤمنین معرفی کرد و حاضر به صلح نشد و با سپاهی سی هزار نفری به مقابله شتافت. به دنبال ارسال این نامههای بینتیجه، هارون آماده جنگ با خوارج به رهبری حمزه آذرک در خراسان شد اما بیماری شدیدی وی را فراگرفت و بعد از مدتی از دنیا رفت. هنگامی که حمزه به نیشابور رسید شنید که هارون درگذشتهاست و به گماردن پنج هزار سپاهی در سرزمینهای که تسخیر کرده بود بسنده کرده و خود به هند و سند لشکر کشید. حمزه در زمان فرمانروایی مامون به سال ۲۱۳ هجری درگذشت.