معنی کرکویه

 

معنی کرکویه
 
نظر به آتشکده و پرستشگاه بودن کرکویه می توان اصل آن را گرکویه یعنی کوی سرود دینی (آتشکده سرودهای دینی) گرفت.
 
طبق لغت نامه دهخدا: کرکویه. [ ک َ ی َ] (اِخ ) کرکوی. شهری است از نواحی سیستان و مجوسان در آنجا آتشکدۀ بزرگی دارند. (از معجم البلدان).  کرکوی: [ ک َ ] (اِخ ) (آتش …) آتش کرکویه. آتشگاهی بوده است در سیستان و معبد جای گرشاسب که مردمان به امید برکات آنجا می شدند و دعا می کردند و مستجاب می شد. در نبرد میان کیخسرو و افراسیاب کیخسرو آنجا شد و پلاس پوشید و دعا کرد ایزد تعالی آنجا روشنایی فرا دید آورد و تاریکی که از جادوی افراسیاب پیدا آمده بود ناچیز گشت و افراسیاب بگریخت، پس کیخسرو در آنجا که معبد گرشاسب بود آتشگاهی بساخت و اکنون آتشگاهست . (از تاریخ سیستان صص ۳۵ – ۳۷).
 
سرود آتشکدۀ کرکوی؛ این سرود از جمله اشعار شش هجایی اواخر دورۀ ساسانی و یا اوایل عهد اسلامی است که با توجه به یکی از روایات کهن حماسی بوجود آمده و باقی مانده است و چنانکه از ظاهر آن پیداست این سرود به لهجه ٔنسبتاً جدید دری، یعنی لهجۀ شرقی ایران است که مقارن ظهور اسلام معمول بوده و آن سرود این است:
فرخته  ۞ باذا روش
خنیده گرشسب هوش  ۞
همی برست از جوش
انوش کن می انوش
دوست بذا گوش  ۞
به آفرین نهاده گوش
همیشه نیکی کوش
[ که ] دی گذشت و دوش
شاها خدایگانا
به آفرین شاهی.
(تاریخ ادبیات در ایران ذبیح اﷲ صفا ج ۱ ص ۱۳۰).

///////////////////////////
افروخته بادا روشنائی
تابنده بادا هوش گرشاسب
از جوش رسته است
نوش کن می را، نوش
یار در آغوش گیر
به نیکی و آفرین گوش بدار
تا میتوانی نیکی کن
که پلشتی ها نابود شدنی اند.
….

 

Image may contain: outdoor

You might also like

Leave A Reply

Your email address will not be published.