مطابقت جشن مهرگان و جشن محتمل منسوب ناهونته
احتمال دارد مهرگان پارسیان در پیش عیلامیان مطابق جشن خدای عیلامی معادل ایزد مهر یعنی ناهونته بوده است:
از آنجاییکه تمدن ناحیۀ پارس تحت تأثیر تمدن عیلام بوده است، لذا احتمال زیاد دارد مهرگان معادل عیلامی منسوب به خدای خورشید عیلامی داشته است: خدای خورشید در میان عیلامیان ناهونته که کلمه بومی برای خورشید است، و در آغاز نانهونده بوده که به معنی آفرینده روز است. در عهدنامه ۲۲۸۰ پیش از میلاد، خدای خورشید جای پنجم را بالای اینشوشیناک داراست، و در آن کلمات زیر تکرار میشود: پادشاه نوکر باوفای ناهونته است؛ پادشاه تابع اینشوشیناک است. این امر اهمیت دوگانهٔ خدایان را که مظهر قانون بودند، مورد تأکید قرار میدهد:تا زمانی که بشر، حتی پادشاهان، در روشنایی زمین راه میروند، باید نسبت به خدای خورشید وفادار بمانند. اما هنگامی که به قلمرو تاریکی رسیدند، تابع اینشوشیناک قاضی مردگان میشوند.
فردوسی در شاهنامه به پیدایش این جشن در دوران پادشاهی فریدون زادۀ ورنه (عیلام-پارس) اشاره کردهاست:
فریدون چو شد بر جهان کامکار – ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان تاج و تخت مهی – بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سر مهر ماه – به سر برنهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی – گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوریها بپرداختند – به آیین، یکی، جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان، شادکام – گرفتند هر یک ز یاقوت، جام
می روشن و چهرهٔ شاه نـَو – جهان نو ز داد از سرِ ماه نـَو
بفرمود تا آتش افروختند – همه عنبر و زعفران سوختند
پرستیدن مهرگان دین اوست – تنآسانی و خوردن آیین اوست
کنون یادگارست از و ماه مهر – بکوش و برنج ایچ منمای چهر