در مورد القابِ نبو، زرتوشترا و بودای سپیتاک سپیتمان
به هم رسیدن ایزد بابلی نَبو (اعلان کنندۀ خبر خوش) با زرتوشترا (بشارت زرین دهنده) در نوروز بزرگ (ششم فرودین، ماه فروردین روز خرداد)
بنا به رسالۀ پهلوی ماه فروردین روز خرداد زرتشت (زرتوشترا) در این روز متولد شده است.
بیرونی در آثار الباقیه می نویسد: «روز ششم فروردین نوروز بزرگ است و نزد ایرانیان جشن بزرگ می باشد. گویند خداوند در این روز مشتری [سمبل مردوک] را بیافرید و فرخنده ترین ساعت های آن روز ساعت مشتری است. زرتشتیان می گویند زرتشت [نبو] در این روز توفیق یافت که با خداوند [مردوک] مناجات کند و کیخسرو [کیاخسار] در این روز به آسمان عروج کرد و در این روز برای ساکنان کره زمین سعادت قسمت می کنند و از اینجاست که ایرانیان این روز را امید نام نهاده اند».
متقابلاً در روز ششم زگموک (نوروز بابلی):
قبل از رسیدن خدایان، روز پرهیاهو میشود. عروسکهایی که در روز سوم ساخته شده بودند سوزانده میشوند و نبردی نیز انجام میشود. این هیاهو حاکی از آن است که بدون مردوک، شهر در هرج و مرج مداوم قرار خواهد گرفت. نبو (خدای حکمت) در قایق به همراه دستیارانش که خدایان شجاع نیپور، اوروک، کیش و اریدو (شهرهای بابل باستان) هستند، سر میرسد. خدایان همراه نبو با مجسمههایی نمایش داده میشوند که بر روی قایقهایی که مخصوص این مناسبت ساخته شدهاند، قرار گرفتهاند. در اینجا تعداد زیادی از مردم به دنبال پادشاه به سمت اساگیله که مردوک در آنجا زندانی است میروند و چنین میخوانند: «این همان کسی است که از راه دور برای بازگرداندن شکوه پدر زندانی ما آمدهاست».
بر این اساس واژۀ سامی نبی/نبو و مترادف ایرانی آن زرتوشترا (زرتشت) به معنی اعلان کنندۀ خبر خوش و بشارت زرین دهنده بوده اند:
Nebai [S]: budding (promising); speaking; prophesying
Nabu: G. to name (+2 acc.) ; to invoke (a god) ; to nominate ; to decree, ordain D. to lament, wail Š. to cause to proclaim N. to be named ; to be appointed, called upon
शार adj. zAra yellow (golden)
तोष्टुम् {तुष्} infinit. toshTum {tush} to please
त्रायते {त्रै} verb1 trAyate {trai} protect
نام بودا Buddha نیز در ترکیب Bha-udha یعنی اعلام کننده خبر خوش، مترادف نامهای نَبو و زرتشت است:
भाति {भा} verb bhAti {bhA} appear as
उदय m. udaya good fortune
در رابطه با نام نَبو (به اکدی یعنی اعلام کننده [خبر خوش]) و نبی گفتنی است واژۀ عربی نبأ که نام هفتاد و هشتمین سورۀ قرآن است و در قسمتی از آن نعمتها و مواهب بهشتی را شرح میدهد به معنی خبر (اعلام خبر خوش) است.
چهار نام تاریخی و اساطیری متعلق به مادر سپیتاک سپیتمان با هم مترادف می نمایند:
هرتسفلد و هاروی کرافت هریک جداگانه سپیتاک سپیتمان حاکم دربیکان سمت بلخ نواده دختری آستیاگ و پسرخوانده/برادرخوانده کوروش را با زرتشت سپیتمان (مطابق نظر هرتسفلد) و گوتمه بودا (مطابق نظر هاروی کرافت) یکی دانسته اند و چهار نام تاریخی و اساطیری متعلق به مادر ایشان با هم معانی واحدی دارند: آمیتیس (بسیار دانا)، مایا (دانا)، دوغدو (در هیئت دا-اوختو= دانای کلام) و سنگهواک مرتبط با اژدهاک (آستیاگ) که دانای سخن معنی میدهد.
تفاسیری بر تصاویر مُهر ماشمیان
توضیح جناب آقای افتخار روحی فر:
«مُهر ماشمیان یک مهر عقیق زردی در گیلان یافت شد که متعلق به سه هزار و پانصد سال پیش است.
این مهر ارزشمند که خیلی کمتر بدان پرداخته میشود طی پژوهش شادروان دکتر اردشیر جهانیان اینگونه مورد بررسی ژرف قرار گرفت در عهد پهلوی دوم که من عکس و متنی از آن را بیان میکنم، شخص سمت راست این مهر گشتاسپ شاه است و شخص سمت چپ زرتشت پیامبر و شخص پشت زرتشت، لهراسپ پیر است.
درخت بین زرتشت و گشتاسب دقیقاً همان درختی است که زرتشت هنگام ظهور خود بر ایوان گشتاسپ با خود آورد
آن بیست و یک گوی بر درحت هم همان بیست و یک نسک اوستاست که زرتشت به گشتاسپ تقدیم داشت
اینها دقیقاً در گات ها و حتی شاهنامه آمده است:
چو یک چند گاهی برآمد برین
درختی پدید آمد بلند اندرزمین
از ایوان گشتاسپ تا پیش کاخ
همه گلشن بیخ و بسیار شاخ
همه.برگ اویند بارش خرد
کسی کز خرد برخود کی میرد
فروهر بالا بر عکس تمامی فروهرهای هخامنشی و مصری و بین النهرین بالهایش دارای هفت طبقه است که این همان هفت امشاسپند اهورامزدا هستند شخص سمت چپ زرتشت است و شخص پشت سر آن لهراسب که گواه به تخت نشینی گشتاسب در هنگام زنده بودن لهراسپ است و غیره که فعلاً در این بحث نمیگنجد…
این مُهر ارزشمند که کمتر کسی از آن خبر دارد و عکسش را هم خود بنده گرفتم متعلق به سه هزار و پانصد سال پیش است و دقیقاً نشان میدهد که جریان زرتشت و گشتاسپ و لهراسپ و کیخسرو تاریخی بیش از سه هزار پانصد سال دارند….
و این دقیقاً نظریه های یکی دانستن اشخاص اسطوره ای با تاریخ ۲۵۰۰ سالۀ هخامنشی را رد میکند. این توضیحات از زنده یاد دکتر اردشیر جهانیان در یک مقاله کامل در مجله هوخت چاپ ۱۳۳۶ بیان شد و چندی بعد هم از یادها رفت…»
به نظر من این تصویر بیشتر یاد آور اسطورۀ بابلی به قدرت رسیدن مردوک است یعنی اینکه، از آن جانور موش هوشو (اژدها/پلنگ مردوک) چنین بر می آید که نفر سمت چپ همان مردوک (معادل گشتاسپ= دارندۀ سمبل سگ وحشی)جانشین آنو است. آن دو نفر دیگر از راست به چپ، می توانند آنو و ائا/انکی (پدر مردوک) یا به احتمال بیشتر نَبو (وزیر مردوک) باشند.
نام سرو کاشمر منسوب به زرتشت (یعنی موبد دارندۀ بشارت زرین یا همان نَبو/ پیامبر بشارت خدایگانی) را به سنسکریت می توان “سیب خاردار وحشی کاملاَ درخشان” گرفت که با این درخت آیینی اساطیری همخوانی دارد. سروَ=کامل، کاش= درخشان، مَرَ= خار سیب. به عبارتی این زرتشت به غیر از زرتشت سپیتمان بوده است که با وی یکی گرفته شده است. از قرار معلوم عنوان نبی (پیامبر) ادیان سامی که با نام خدای بابلی نَبو (پیامبر بشارت دهنده) مربوط است، بعداً در عهد هخامنشی در مورد سپیتاک سپیتمان (زرتشت سپیتمان) به کار رفته است.
از اینجا معلوم میشود باور به وجود پیامبر خدا (نبو/نبی) در میان افراد بشر نخستین بار بعد از عهد خود زرتشت سپیتمان، به نام نامی او صورت گرفته و مرسوم شده است.