رد پای چهار شنبه سوری و ایام هفته در بابل
چهارشنبه (چرشنبه) روز نحس محسوب بوده (که ایرانیان با آتشهای مقدس از آن رفع شرّ میکرده و تبدیل به روز مقدّس می کرده اند) و این روز مقدس پیش سامیها به نام سبات (روز استراحت) مطابق شنبه ایرانی بوده است و بقیه ایام هفته روز عادی محسوب بوده اند. شنبه (شم-بت) و آدینه ایرانی از ترجمۀ سبات (روز استراحت) عاید شده اند:
चर adj. chara unsteady
क्षेम m. n. kshema rest, भात adj. bhAta shining, day
अधीन adj. adhina resting on or in
Counting from the new moon, the Babylonians celebrated every seventh day as a “holy-day”, also called an “evil-day” (meaning “unsuitable” for prohibited activities).
The rarely attested Sapattum or Sabattum as the full moon is cognate or merged with Hebrew Shabbat, but is monthly rather than weekly; it is regarded as a form of Sumerian sa-bat (“mid-rest”).
راجع به منحوس بودن چهارشنبه گفتنی است: چرشنبه در آذربایجان که زمانی مرکز مغان بوده همان چهار شنبه است و در آنجا واژه چَر اوستایی (گذشتن از زندگی) علاوه بر چهار به معنی کشنده و آسیب رساننده، نام نوعی حشره است که خوردنش باعث مرگ خر ها میشود. به قول دهخدا «چر بیماری وبائی است گوسفندان را. و فعل آن چر زدن است.»